جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

استمداد از عقیل، برای انتخاب همسر خوب

زمان مطالعه: 2 دقیقه

حضرت علی علیه‏السلام سه برادر، به ترتیب به نام‏های: طالب، عقیل، و جعفر داشت، و هر کدام از آنها نسبت به همدیگر، ده سال تفاوت سن داشتند، از این رو عقیل بیست سال از علی علیه‏السلام بزرگ‏تر بود، پیامبر صلی الله علیه و آله عقیل را دوست داشت، و می‏فرمود: «عقیل را از دو جهت دوست دارم، یکی از این رو که عمویم ابوطالب او را دوست داشت، دیگر اینکه فرزندش (مسلم علیه‏السلام) در راه محبت حسین علیه‏السلام کشته می‏شود.» (1).

عقیل دو ویژگی شاخص داشت و همگان او را به این دو ویژگی می‏شناختند:

ا- نسب شناس بود و در شناخت اصالت خانواده‏ها و عدم اصالت آنها، اطلاعات دقیق و وسیع داشت.

2- حاضر جوابی و صراحت لهجه و قاطعیت عجیبی داشت، و معاندان را با هوشمندی مخصوص منکوب می‏کرد. به عنوان نمونه، روزی در مجلس معاویه، عقیل به معاویه گفت: «آن کس که در طرف راست تو نشسته است کیست؟»

معاویه: او عمروعاص است.

عقیل: او همان است که شش نفر او را به عنوان فرزند خود ادعا می‏کنند، تا اینکه قصاب قریش بر دیگران پیروز شد، او را فرزند خود خواند.

سپس پرسید: آن دیگری کیست؟

معاویه: او ضحاک بن قیس است.

عقیل: پدر او در برجهاندن گوسفندان نر بر ماده، استاد بود. اینک بگو آن دیگری کیست؟

معاویه: او ابوموسی اشعری است.

عقیل: او پسر همان زنی است که بسیار دزدی می‏کرد… (2).

به این ترتیب می‏بینیم، عقیل هم نسب شناس بود، هم قاطع و صریح اللهجه که بینی دشمنان کینه‏توز را در فرصت‏های به دست

آمده، به خاک می‏مالید.

حضرت علی علیه‏السلام برای انتخاب همسر اصیل و شجاع، با برادرش عقیل، مشورت نمود، و از او خواست در این مورد او را یاری کند، و در تعبیرها آمده؛ علی علیه‏السلام به عقیل فرمود:

أنظر لی امرءة قد ولدتها الفحولة من العرب، لاتزوجها فتلد لی غلاما فارسا؛

زنی را برای من در نظر بگیر که از برجستگان و شجاع زادگان عرب باشد، تا او را همسر خود گردانم و از او دارای فرزندی دلاور و جنگجو شوم.

عقیل فاطمه دختر حزام بن خالد را که بعدها به ام‏البنین (مادر حضرت عباس و سه پسر دیگر) معروف گردید، و از خاندان شجاع بنی‏کلاب بود، معرفی کرد و همین شناسایی موجب شد که علی علیه‏السلام از ام‏البنین خواستگاری کرد، او و خاندانش پاسخ مثبت دادند، و علی علیه‏السلام با او ازدواج کرد. (3).


1) امالی صدوق، مجلس 27.

2) شرح نهج‏البلاغه ابن ابی‏الحدید، ج 1، ص 184 و 185.

3) تنقیح المقال، ج 3، فصل النساء، ص 70.