زمان مطالعه: < 1 دقیقه
بانو ابوالحسن زاده اسفنجانی فرزند اصغر، طی نامهای خطاب به راقم این سطور ارسال داشتند که پس از اصلاح الفاظ با حفظ معانی در ذیل میآید:
روزی زنی از درخت بلند گردو، هنگام چیدن گردو از شاخه آن به زمین افتاده و بر اثر زمین خوردگی، ستون فقراتش شکست و به طوری آسیب دید که به سختی میتوانست راه برود. به هر حال، زن مزبور به حضرت ابوالفضل (علیهالسلام) متوسل شد و گفت: یا حضرت عباس، خودت کمکم کن تا خودم را به مسجدت برسانم. سرانجام پس از چند ساعت، هر طوری بود. خود را به مسجد حضرت متوسل شد و نذری هم کرد و در همین لحظه نذری مزبور را وجه نقد بوده در صندوقی در داخل منبر انداخت و گفت: یا حضرت ابوالفضل (علیهالسلام) شفایم بده.
خلاصه، پس از توسل آخر الأمر از کرامت و عنایت حضرت قمر بنیهاشم (علیهالسلام) شفا یافت.