جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

گریه‏ی علامه‏ی بحرالعلوم

زمان مطالعه: 2 دقیقه

در زمان علامه بحرالعلوم (سید محمد مهدی، متوفی 1212 ه. ق) گوشه‏هایی از مرقد مطهر حضرت ابوالفضل العباس قمر بنی‏هاشم علیه‏السلام ویران شد و نیاز به تعمیر و نوسازی پیدا کرد. این جریان را به علامه‏ی بحرالعلوم خبر دادند و بنا شد که وی با معمار در روز معینی برای دیدار قبر مقدس و تعیین مقدار تعمیر به سر مرقد مطهر بروند. آن روز فرارسید و آن دو با هم وارد سرداب گردیدند و از نزدیک بنای قبر را دیدند. در این بین، معمار نگاهی به قبر و نگاهی به علامه کرد و پرسید: آقا اجازه می‏فرمایید سؤالی کنم؟

علامه فرمود: بپرس.

معمار گفت: ما تاکنون خوانده و شنیده بودیم که حضرت ابوالفضل العباس علیه‏السلام قامتی بلند داشته‏اند، به طوری که هر گاه بر اسب سوار می‏شدند زانوان ایشان برابر گوشهای اسب می‏رسیده است. بنابراین باید قبر آن حضرت طول بیشتری داشته باشد، ولی من می‏بینم صورت قبر کوچک است، آیا شنیده‏های من دروغ است، و یا کوچکی قبر علت دیگری دارد؟!

علامه به جای پاسخ، سر به دیوار نهاد و به شدت شروع به گریستن کرد. گریه‏ی طولانی او معمار را نگران ساخت و عرض کرد: آقای من، چرا منقلب و گریان شدی، مگر من چه گفتم؟!

علامه فرمود: شنیده‏های تو درست است، و همان گونه که گفتی حضرت عباس علیه‏السلام قامتی بلند و رشید داشته است، ولی سؤال تو مرا به یاد مصائب جانکاه حضرت عباس علیه‏السلام انداخت؛ زیرا به قدری ضربت شمشیر و نیزه و تیر بر وی وارد شد که بدنش را قطعه قطعه نمود و آن قامت بلند به قطعاتی کوچک تبدیل یافت. آیا تو انتظار داری بدن حضرت ابوالفضل العباس علیه‏السلام که قطعات آن توسط امام سجاد زین‏العابدین علی بن الحسین علیهماالسلام جمع‏آوری و دفن شده، قبری بزرگتر از این قبر داشته باشد؟!

هر یک از شهیدان، هنگامی که هدف تیر قرار می‏گرفتند، با دستهای خود تیر را از بدن بیرون می‏آوردند یا ممکن بود که بیرون آورند، ولی آن کس که دستهایش را قطع کرده‏اند و در برابر چهار هزار تیرانداز قرار گرفته چه حالی خواهد داشت؟!

هر سوارکاری وقتی که می‏خواهد از اسب پیاده شود، یک دست خود را روی

بلندی زین، و دست دیگرش را بر دهانه‏ی اسب می‏گذارد تا پیاده گردد، اما کسی که دست ندارد چگونه پیاده می‏شود؟! نیز هر سوارکاری که از پشت اسب بر زمین می‏افتد، در هنگام سقوط، دستهایش را جلوتر بر زمین می‏نهد که بدنش آسیب نبیند، ولی آن کس که دست ندارد چه حالی خواهد یافت؟!

کسی که قامتی بلند دارد و بدنش مانند خارپشت پر از تیر شده است، هنگامی که از پشت اسب به زمین می‏افتد تیرها بر بدنش فرو می‏روند.

ای قمر بنی‏هاشم، هنگامی که تو از پشت اسب به زمین افتادی، تیرها که بر سینه و پهلو و سایر اعضای تو نشسته بودند در اعماق بدن نازنین تو فرورفتند و امعا و احشای تو را پاره پاره ساختند، آه آه. (1).


1) سوگنامه‏ی آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم، به نقل از معالی السبطین: جلد 1، صفحه‏ی 452.