عالم بزرگوار شیخ کاظم سبتی رضوان الله تعالی علیه فرمود: یکی از علمای بزرگ و معروف نزد من آمد و فرمود:
من از طرف آقا حضرت عباس (علیهالسلام) برای شما پیغام آوردم. گفتم: بفرماید چه پیغامی است؟ من در خدمت شما هستم. فرمود: من در عالم خواب محضر مقدس با سعادت حضرت ابوالفضل (علیهالسلام) مشرف شدم. حضرت به من فرمود: به شیخ کاظم سبتی بگو چرا این مصیبت را نمیخوانی؟ از این به بعد این مصیبت را هم بخوان و آن این است که هر وقت سوارکاری از پشت اسب به زمین میافتد در وقت افتادن دستهای خود را مثل سپر قرار میدهد و دستهایش را اول به زمین میرساند تا وقت افتادن دست حائل شود. و سوارکار با صورت به زمین نیافتد. چه حالی خواهد داشت آن کسی که سینهاش مورد هدف تیرها قرار
گرفته باشد و دستهایش را هم بریده و با گرز آهنین بر سرش زده باشند و امیدش نیز از رساندن آب به خیام حرم قطع کرده باشند، و با صورت به زمین افتد. (1).
1) یکی از علما و حجج اسلام به نقل از مقتل الحسین (علیهالسلام(.