برادر سید جعفر از سید یوسف سید کریم غریضی موسوی کرامتی را چنین نقل نمود:
سال 1977 میلادی بود، روزی در حرم حضرت اباالفضل العباس علیهالسلام بودم. مشاهده نمودم زایری از لبنان به همراه همسرش به زیارت آمدهاند. آنها پسربچهای لال و کور به همراه داشتند. پدر آن کودک در اطراف ضریح دور میزد و طواف مینمود و متوسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل علیهالسلام بود و پیوسته ندبه مینمود و با صدای بلند امام حسین علیهالسلام را میخواند، تا این که به درب شهدا رسیدند، همین که وارد صحن شدند پسربچه چشمانش باز و زبانش آزاد شد، و شروع به دویدن در صحن مطهر کرد و اولین گفتارش: یا امام حسین علیهالسلام بود.
مردم صدا به صلوات بلند کردند، خوشحالی و هلهله مینمودند و دور آن پسربچه را گرفتند و میبوسیدند و لباسهای او را برای تبرک میربودند. اطراف او را گرفته بودند و پیوسته میگفتند: اباالفضل! اباالفضل! به داد ما برس!
نیرویهای امداد به کمک او آمدند و او را از دست مردم رها کرده و با آمبولانس به جای ایمنی منتقل نمودند. (1).
1) همان مصدر ص 135.