جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پرچمدار و علمدار

زمان مطالعه: 2 دقیقه

برقراری پرچم در هر سپاه نشان حیات و نظم سپاه است. و پرچمدار از مقامی بلند بهره‏مند است، زیرا نظام لشکر و رزمندگان به دست اوست.

آنگاه که علم ثابت و پابرجاست، پیام سرافرازی سربازان و برقراری سپاه نمایان است.

از این رو عادت عرب از دیر زمان، افتخار به نشانها و پرچمهای خود بوده و آن را برترین دلیل پیروزی خویش می‏شمرده است.

مقام اول هر قبیله پس از فرماندهی کل قوا صاحب بیرق و علمدار محسوب می‏شد.

رسم دیرینه‏ی رزم آوری، از سالیان دور تاکنون، بدین‏سان بوده است که برای برقراری علم تدبیری شایسته می‏اندیشیدند و برای آن که سرافرازی بیرق، حتی لحظه‏ای از دست نرود، جانشینانی چند برای مراحل مختلف نبرد پیش‏بینی و معرفی می‏کردند. بر این اساس، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در آغازین لحظات یکی از جنگها، جعفر بن ابیطالب را علمدار معرفی فرمود؛ آنگاه زید بن حارثه را جانشین وی ساخت و سپس عبدالله بن رواحه‏ی انصاری را قائم‏مقام او خواند تا هماره نگاه سپاه بر علم دوخته باشد و نظام لشکر برقرار بماند.

امیرمؤمنان علی علیه‏السلام نیز در صفین و جمل، از این شیوه‏ی ارجمند استفاده کرد و بیرق را به دست رزمندگان شجاع سپرد.

امام حسین علیه‏السلام، هنگام خروج از حجاز، بیرقی برافراشت و آن را به دست برادرش حضرت عباس علیه‏السلام داد. از آن روز تا واپسین لحظه‏های حیات عباس علیه‏السلام، علم همچنان برافراشته باقی ماند. آنگاه که حضور عباس علیه‏السلام در قلب سپاه نور ضرورت داشت و هجوم وی به دشمن لازم

بود، حضرت با جوانمردی و دلاوری به لشکر عمر سعد حمله می‏کرد، با رجزهای مختلف نام علی علیه‏السلام و حماسه‏های جاوید علوی را زنده می‏ساخت و به قلب سپاه بازمی‏گشت.

عباس علیه‏السلام امانت‏داری ایثارگر بود که جان خویش را در راه حفظ امانت و برقراری بیرق فدا کرد، به طوری که گروهی «علمدار» را برجسته‏ترین لقب وی دانسته‏اند و بسیاری از شعرا و شیفتگان کوی او درباره‏ی این لقب ارزشمند و پر بها، شعرها سروده‏اند و صحیفه‏ای از دفتر ارادت خویش را گشوده‏اند. (1).


1) بطل العلقمی، ج 2، ص 107 – 72.