جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پدر و مادر

زمان مطالعه: 2 دقیقه

الف – مادر: فاطمه علیهاالسلام دختر اسد بن هاشم بن عبد مناف، که پس از ایمان آوردن به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم همچون قهرمانی نستوه با هر گونه شرک و بت پرستی جنگید. وی اولین زنی بود که پس از خدیجه‏ی کبری علیهاالسلام با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیعت کرد، و نخستین بانویی که پیاده از مکه راهی مدینه گردید. با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بسیار مهربان، بلکه برای وی همانند مادر بود، تا آنجا که پس از مرگش، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دستور داد با پیراهن خود وی، او را کفن کنند.

ب – پدر: عمران ملقب به ابوطالب، از بزرگان قریش و شخصیت‏های مشهور مکه و جزیرةالعرب، که ملجأ و پناهگاه استواری برای رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم بود و در طول بعثت، با کمال صداقت، به حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و اله و سلم خدمت کرده از همان آغاز بعثت، اسلام آورد و در زیر فشار شدید اقتصادی، که مشرکان فراهم آورده بودند، جان داد (1).

ابن ابی‏الحدید معتزلی از ابوبکر نقل می‏کند: «ابوطالب از دنیا نرفت مگر اینکه شهادتین را گفت» و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «ای عمو! سپاس خداوندی را که تو را هدایت فرمود» (2).

مسئله‏ی ایمان ابی‏طالب، عموی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، آن چنان در تاریخ اسلامی حساسیت پیدا کرده است که دانشمندان اسلامی مقالات زیادی را در طول قرون گذشته پیرامون آن تحریر کرده‏اند.

به برخی از این کتب اشاره می‏کنیم:

1. ایمان ابوطالب، نوشته‏ی: احمد بن قاسم؛

2. ایمان ابوطالب نوشته‏ی: ابن‏طرفان؛

3. ایمان ابوطالب نوشته‏ی: شیخ مفید؛

4. ایمان ابوطالب، نوشته‏ی: ابونعیم بصری؛

5. ابوطالب مؤمن قریش، نوشته‏ی: عبدالله خنیزی؛

و…

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به عمویش عباس پیشنهاد کرد هر یک از عموها، یکی از فرزندان ابوطالب را نزد خود نگهداری کند، و بدین‏گونه، علی علیه‏السلام – در حالی که سه ساله بود – به خانه‏ی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم منتقل گردید (3) و در حقیقت به دانشگاهی گام نهاد که او را تا سر حد انسانی کامل‏تر از حد تصور رسانید.


1) الفصول المهمة: صفحه‏ی 31.

2) اصول عقاید اسلامی: سید عبدالرضا حجازی، صفحه‏ی 534، چاپ صبح امروز تهران سال 1358، به نقل از المختصر فی اخبار البشر نوشته‏ی ابوالفداء جلد 1 صفحه‏ی 120.

3) الفصول المهمة: صفحه‏ی 32.