جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پاسخ نادان خاموشی است

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

منزل یکی از مخلصین اهل‏بیت (علیه‏السلام) که من سال‏ها در آن جا منبر می‏رفتم دهه‏ای روضه بود. یک روز بعد از اربعین، مردی از آن انسان‏هایی که باد از هر طرف می‏وزد به آن طرف می‏روند به من رسید و با عصبانیت گفت: دیروز، عصر اربعین، دیوان شعر تو را باز کردم و دیدم گفته‏ای: «شه سوار اسب شد…«؛ به خیالم آمد که می‏خواهی بگویی برای رژه، به فلان پارک رو کرد؛ ولی گفته بودی: «… با سر به میدان رو کرد«! آن گاه خندید.

این حرف آن نادان خبیث، طوری در آن کوچه حالم را دگرگون ساخت که همان جا خواستم او را نفرین کنم؛ ولی نتوانستم خود را راضی کنم. این مرد بی‏چاره؛ می‏خواست مداحی را که همه شهر می‏دانستند جز آستان خانه اهل بیت، جای دیگری نمی‏رود امتحان کند. او به جای آن که بگوید: در این عصر اربعین، دیوان شعری را که جز برای خاندان عصمت و طهارت سخنی ندارد باز کنم و برای آمرزش خود و پدر و مادر قطره اشکی بریزم، با خود گفته بود: بگردم؛ ببینم چه جمله‏ای از دیوان شعر او می‏توانم بیابم تا او را تحقیر کنم!!

پرده پوشان تا به عیب پرده پوشد پرده پوش‏

ور نه خود رسوا شوی، گر دیگران رسوا کنی‏

(صغیر اصفهانی)