جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

وصیت

زمان مطالعه: 4 دقیقه

مدت کوتاهی از رحلت پیامبر گرامی اسلام گذشته بود. در یکی از خانه‏های شهر مدینه که به ظاهر ساده و محقر ولی یک دنیا معنویت و روحانیت دربرداشت، سکوت غم‏انگیزی حکم‏فرمائی می‏کرد و با آنکه تعدادی از صحابه و محارم خاندان رسالت در آن جمع بودند، معذلک صدائی از احدی برنمی‏خاست و بر چهره کلیه آنها اندوه و ملال زاید الوصفی کاملا دیده می‏شد و اگر از نزدیک کسی آنها را مشاهده می‏کرد قطرات اشک را به خوبی در دیدگان آنها ملاحظه می‏نمود و در میان آنها حضرت امام حسن و حضرت امام حسین – سلمان فارسی – مقداد – ابوذر نیز مشاهده می‏شدند.

این جا خانه علی و این جریانات از بیماری و بستری شدن زهرای اطهر ناشی می‏گردید. کلیه حاضرین چشم

به درب اطاقی که استراحتگاه حضرت فاطمه بود دوخته و یک الهام باطنی آنها را از یک پیش‏آمد تأسف‏آوری باخبر می‏ساخت.

در داخل اطاق در روی بستری بسیار تمیز یکتا دختر پیامبر گرامی آرمیده و حضرت علی نیز با اندوه فراوان در کنار آن وجود عزیز نشسته‏اند. در آن حالت که آخرین دقایق عمر حضرت فاطمه را تشکیل می‏داد مذاکرات زیادی بین آن دو وجود مقدس صورت گرفت. زهرای اطهر وصایای بسیار زیادی فرمود و نکات مورد نظر را تشریح نمود از نگهداری حسنین یاد کرده گذشته را متذکر گردید و از آینده نیز مطالبی بیان فرمود. در ضمن همین وصایا بود که حضرت فاطمه جمله و عباراتی خطاب به حضرت علی بیان فرمود که نمودار و نشان‏دهنده آن است که آن بانوی بزرگوار تا چه حد در زندگی منطقی و اصولی فکر می‏فرموده و تا چه اندازه حقیقت‏بین و تا چه میزان سعادت و رفاهیت آینده شوهر گرامی خود را در نظر داشته است. حضرت فاطمه در آخرین دقایق زندگانی در جائی که راجع به آینده با مولا

صحبت می‏فرماید و جریان زندگانی خانوادگی همسر خود را پس از فوت خویش مجسم می‏نماید، برای جلوگیری از اختلال و آشفتگی زندگانی داخلی شوهر و فرزندان خود علی را به زناشوئی که اساس زندگی را تشکیل می‏دهد توصیه می‏نماید و ضمن آن می‏فرماید: یا علی «فان الرجال لابدلهم من النساء» که معنای ظاهری آن این است که «مردان از زنان بی‏نیاز نبوده و برای گردش زندگی محتاج آنان می‏باشند» و با این ترتیب تلویحا ازدواج علی را بعد از فقدان خود تجویز می‏فرماید.

جمله مزبور (فان الرجال لابدلهم من النساء)

یک دنیا حکمت و یک دنیا معنویت و یک دنیا منطق در بردارد. اگر خوب توجه گردد و حالت و مکان و وضعیت گوینده عبارت فوق در بستر مرگ در نظر گرفته شود، به خوبی به شخصیت یک دنیا دختر پیامبر گرامی پی برده خواهد شد. کدام بانوئی است که در آخرین دقایق عمر و در لحظاتی که با مرگ فاصله چندانی ندارد چنین منطقی فکر کند و سعادت آتی شوهر و فرزندان خود را آن هم با ترغیب به ازدواج در نظر

داشته باشد.

فاطمه نیز از ابناء بشر بود و از احساسات و عواطف انسانی و زنانگی برخوردار بود، ولی فرق و اختلاف افراد از نظر عظمت روح و علو مقام از همین جا ناشی می‏گردد. بسیاری، در موارد حساس تابع احساسات می‏گردند و صرفا نظرات و منافع شخصی را مدنظر قرار می‏دهند، ولی افراد متمایز، منطق را حاکم بر احساسات خود می‏سازند و روش اصولی در پیش می‏گیرند که فاطمه یکی از برجستگان همین طرز فکر می‏باشد.

زهرای اطهر با آشنائی کاملی که به روحیات شوهر خود داشت، به خوبی آگاه بود که علی پس از او و به علت احترام خاصی که به وی دارد، از هرگونه ازدواج جدیدی خودداری خواهد کرد و در اثر آن وضعیت داخلی و خانوادگی مولا دستخوش اختلال و آشفتگی خواهد گردید و این چیزی بود که حضرت زهرا به هیچ وجه به آن راضی نبود و روی همین اصل با تجویز همسر خود به ازدواج بعدی، آن قید را از پیش پای علی برداشت و سدی که در این مسیر فرا راه او بود

درهم شکست.

حضرت فاطمه در سنین جوانی جهان را وداع گفت و نه تنها علی و حسنین و صحابه بلکه عالم اسلام را در دنیائی از غم و اندوه فروبرد و جز این هم نمی‏تواند باشد. ما امروز پس از قریب هزار و سیصد سال که این جریان را بازگو می‏کنیم و فقدان آن وجود عزیز را مورد مطالعه قرار می‏دهیم بدون شک غم و اندوه زاید الوصفی در وجود خود احساس می‏کنیم و به یاد آن پیش‏آمد اسف‏انگیز اشک از دیدگان خود جاری خواهیم ساخت و با این ترتیب، بطور حتم و به طریق اولی برای اجتماع عالم اسلام که در آن تاریخ از نزدیک شاهد و ناظر جریان فوت جانگداز زهرای اطهر بودند اندوه و غصه و ملالت خاطر زیادتری به بار آورده و اثری ناگفتنی برجای گذارده است. لازم به گفتن نیست که فقدان فاطمه بیش از هر کس بر حضرت علی سنگینی می‏نمود و بالاترین درجه حزن و اندوه را بر وجود مبارکش مستولی نمود، زیرا همسری را از دست داده بود که از هر

لحاظ چه از نظر شخصیت و پاکدامنی و چه از نظر مدیریت و خانه‏داری و چه از نظر تسلط به مراتب علمی و دینی سرآمد بانوان بود. علی از همسری محروم گردید که به تصدیق همه رفتار و کردارش سرمشق و نمونه برای زنان و بانوان بوده و خواهد بود.

اشتغالات حضرت علی (ع) در خارج به حدی بود که نمی‏توانست ضمن امور جاریه، داخل منزل را نیز مورد بررسی و رسیدگی قرار دهد و حسنین و زینب (ع) هم در سنینی بودند که وجود کدبانوئی را در خانه ایجاب می‏نمود و به طور حتم عدم وجود چنین بانوئی در منزل، زندگی داخلی حضرت علی (ع) را دچار آشفتگی کاملی می‏نمود. اگر موضع این آشفتگی فقط مربوط به حضرت امیر بود، باز مولای متقیان تحمل می‏فرمود و بعد از دختر خاتم النبیین (ص(، هیچ وقت همسری را انتخاب نمی‏نمود ولی سرپرستی فرزندان فاطمه (ع) و احتیاجات روزمره خانوادگی از یک طرف و انجام وصایای فاطمه‏ی عزیز از طرف دیگر علی (ع) را ناچار ساخت

برای انتظام خانه فردی را برگزیند و به عنوان همسر مورد قبول قرار دهد و روی همین اصل در بدو امر با امامه که دخترخاله حضرت فاطمه (ع) بود و حسنین را چون فرزندان خود دوست می‏داشت ازدواج فرمود.