جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هرگز از تو جدا نشوم

زمان مطالعه: 2 دقیقه

امام حسین علیه‏السلام در آغاز شب عاشورا، یاران خود را به گرد خود جمع کرد، و پس از حمد و ثنای الهی و سپاس از خدای بزرگ و تمجید از صفا و وفای یاران و بستگان و دعا برای آنها که خداوند پاداش خیر و سرشار به همه‏ی آنها بدهد، چنین فرمود: «جدم رسول خدا صلی الله علیه وآله به من خبر داد که من به زودی به عراق کشانده خواهم شد، و در زمینی که نام آن عمورا و کربلا است فرود خواهم آمد، و در آنجا به شهادت می‏رسم، و اکنون آن هنگام فرارسیده است. آگاه باشید که ما فردا با اینها (دشمنان) درگیری سختی خواهیم داشت، و من اینک به شما اجازه می‏دهم از اینجا بروید، و من هیچ عهد و پیمانی با شما

ندارم (و بیعتم را از شما برداشتم) اکنون شب است و تاریکی همه جا را فراگرفته است، شب را برای خود مرکب بگیرید و هر کدام از شما دست یکی از بستگانم را نیز در دست داشته باشید، و از این وادی هولناک خود را خارج سازید، خداوند به شما پاداش خوبی بدهد، شما می‏توانید در شهرهای خود پراکنده شوید، این مردم (دشمنان) فقط به من کار دارند، و اگر به من دست یابند، دیگر به کسی کاری ندارند.

در این هنگام برادران و فرزندان و برادرزادگان و فرزندان عقیل همه به پیروی از حضرت عباس علیه‏السلام سخن گفتند، که آغازگر آن سخن حضرت عباس علیه‏السلام بود، و آن سخن این بود:

لم نفعل ذلک لنبقی بعدک؟ لا ارانا الله ذلک ابدا؛

چرا چنین کنیم؟ آیا برای این که بعد از تو زنده بمانیم، خداوند هرگز چنین چیزی را به ما نشان ندهد.

عباس علیه‏السلام این سخن را با قاطعیت گفت، به دنبال او، یاران همصدا همین سخن را گفتند (1): یعنی ما دل به تو بسته‏ایم، و هرگز از تو جدا نگردیم.

وقتی که امام حسین علیه‏السلام ایثار و فداکاری عباس علیه‏السلام و سایر وابستگان و اصحاب را در شب عاشورا مشاهده کرد، حجاب عالم ناسوت را از مقابل چشمان آنها برگرفت، آنها نعمت‏های بهشت

و مقام‏های خود را دیدند. (2).

چنانکه در فرازی از زیارت نامه‏ی امام هادی علیه‏السلام می‏خوانیم، خطاب به آنها می‏فرماید:

اشهد لقد کشف الله لکم الغطاء؛

گواهی می‏دهم که خداوند پرده‏ها را از جلو چشم شما برداشت، و شما پشت پرده‏ها را دیدید. (3).

محدث قمی (ره) به نقل از قطب راوندی می‏نویسد: عباس علیه‏السلام و همراهان، در برابر سخن امام حسین علیه‏السلام که فرمود: همه شما فردا کشته می‏شوید، گفتند: «سپاس خدای را که ما را به کشته شدن با تو، گرامی داشت.» امام حسین علیه‏السلام برای آنها دعا کرد، و به آنها فرمود:

سرهای خود را بلند کنید، آنها چنین کردند و جایگاه‏های خود را در بهشت دیدند، امام حسین علیه‏السلام جایگاه‏ها را به آنها نشان می‏داد و می‏فرمود: فلانی! این جایگاه مال تو است، و آن جایگاه مال فلان کس است و… (4).


1) ترجمه ارشاد مفید، ج 2، ص 94 – لهوف، ص 91 – تاریخ طبری، ج 6، ص 239.

2) اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات، علامه دربندی، ص 400.

3) بحار، ج 45، ص 73.

4) نفس المهموم، ص 116 و 117.