امام حسین علیهالسلام در آغاز شب عاشورا، یاران خود را به گرد خود جمع کرد، و پس از حمد و ثنای الهی و سپاس از خدای بزرگ و تمجید از صفا و وفای یاران و بستگان و دعا برای آنها که خداوند پاداش خیر و سرشار به همهی آنها بدهد، چنین فرمود: «جدم رسول خدا صلی الله علیه وآله به من خبر داد که من به زودی به عراق کشانده خواهم شد، و در زمینی که نام آن عمورا و کربلا است فرود خواهم آمد، و در آنجا به شهادت میرسم، و اکنون آن هنگام فرارسیده است. آگاه باشید که ما فردا با اینها (دشمنان) درگیری سختی خواهیم داشت، و من اینک به شما اجازه میدهم از اینجا بروید، و من هیچ عهد و پیمانی با شما
ندارم (و بیعتم را از شما برداشتم) اکنون شب است و تاریکی همه جا را فراگرفته است، شب را برای خود مرکب بگیرید و هر کدام از شما دست یکی از بستگانم را نیز در دست داشته باشید، و از این وادی هولناک خود را خارج سازید، خداوند به شما پاداش خوبی بدهد، شما میتوانید در شهرهای خود پراکنده شوید، این مردم (دشمنان) فقط به من کار دارند، و اگر به من دست یابند، دیگر به کسی کاری ندارند.
در این هنگام برادران و فرزندان و برادرزادگان و فرزندان عقیل همه به پیروی از حضرت عباس علیهالسلام سخن گفتند، که آغازگر آن سخن حضرت عباس علیهالسلام بود، و آن سخن این بود:
لم نفعل ذلک لنبقی بعدک؟ لا ارانا الله ذلک ابدا؛
چرا چنین کنیم؟ آیا برای این که بعد از تو زنده بمانیم، خداوند هرگز چنین چیزی را به ما نشان ندهد.
عباس علیهالسلام این سخن را با قاطعیت گفت، به دنبال او، یاران همصدا همین سخن را گفتند (1): یعنی ما دل به تو بستهایم، و هرگز از تو جدا نگردیم.
وقتی که امام حسین علیهالسلام ایثار و فداکاری عباس علیهالسلام و سایر وابستگان و اصحاب را در شب عاشورا مشاهده کرد، حجاب عالم ناسوت را از مقابل چشمان آنها برگرفت، آنها نعمتهای بهشت
و مقامهای خود را دیدند. (2).
چنانکه در فرازی از زیارت نامهی امام هادی علیهالسلام میخوانیم، خطاب به آنها میفرماید:
اشهد لقد کشف الله لکم الغطاء؛
گواهی میدهم که خداوند پردهها را از جلو چشم شما برداشت، و شما پشت پردهها را دیدید. (3).
محدث قمی (ره) به نقل از قطب راوندی مینویسد: عباس علیهالسلام و همراهان، در برابر سخن امام حسین علیهالسلام که فرمود: همه شما فردا کشته میشوید، گفتند: «سپاس خدای را که ما را به کشته شدن با تو، گرامی داشت.» امام حسین علیهالسلام برای آنها دعا کرد، و به آنها فرمود:
سرهای خود را بلند کنید، آنها چنین کردند و جایگاههای خود را در بهشت دیدند، امام حسین علیهالسلام جایگاهها را به آنها نشان میداد و میفرمود: فلانی! این جایگاه مال تو است، و آن جایگاه مال فلان کس است و… (4).
1) ترجمه ارشاد مفید، ج 2، ص 94 – لهوف، ص 91 – تاریخ طبری، ج 6، ص 239.
2) اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات، علامه دربندی، ص 400.
3) بحار، ج 45، ص 73.
4) نفس المهموم، ص 116 و 117.