جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نیز راجع به درب حرم مطهرش سروده‏اند

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

میان ماه بنی‏هاشم و مه تابان‏

تفاوت است ز حد وجوب تا امکان‏

مه سپهر شود گاه بدر و گاه هلال‏

ولی نمی‏رسد این بدر را دمی نقصان‏

مزین است، از آن ماه، عرصه‏ی غبرا

منور است، از این ماه، کشور ایمان‏

حریم اوست شفاخانه‏ی خدا که ز خلق‏

در این مقام شود درد بی‏دوا درمان‏

نداشت رخصت پیکار از آن امیر دلیر

نبود عازم جنگ آن غضنفر غران‏

وگرنه حمله‏ی اول، ز تیغ خود دادی‏

به دشت کرببلا جنگ خصم را پایان‏

میان معرکه‏اش هر که دید با خود گفت‏

دوباره شیر خدا کرده روی در میدان‏

وفا نگر که به یاد برادر و اطفال‏

برفت در شط و آمد برون لب عطشان!

هنوز نغمه‏ی والله لا أذوق الماء

به گوش دل رسد از او کنار آب روان‏

چه احتیاج به آب فرات آن کس را

که تشنه‏ی لب او بود چشمه‏ی حیوان؟!

عدو جدا نتوانست سازدش ز حسین‏

اگر چه داشت به کف صد هزار تیغ و سنان‏

سرش به نیزه قفای سر برادر بود

که خواست بشنود از او تلاوت قرآن‏

در اصفهان چوبه عشقش تهیه شد این در

ز سعی بانی و صنعتگران عالیشان‏

(صغیر) گفت به شمسی، برای تاریخش‏

به آستانه‏ی قدسش ملک بود دربان‏

نیز چه خوب سروده‏اند

گفتم این روضه‏ی عباس که چو خور در نظر است‏

نام خورشید جهانتاب چرا پس قمر است‏

گفت چون نور قمر منعکس از خورشید است‏

این همه نور حسینی است که در او جلوه‏گر است‏