در تاریخ دوم خرداد ماه 1381 جناب آقای حسن ابراهیمزاده اسفنجانی فرزند مشهدی رحمان درباره مسجد مذکور حکایتی را که
ذیلا نقل میگردد چنین بیان داشتند:
اینجانب در سال 1378 میخواستم در یکی از دو اداره دولتی استخدام شوم. لیکن با توجه به این که از ادارات مورد نظر از نهادهای انقلابی بود، ترجیح میدادم که در صورت امکان در آنجا مشغول به کار شده باشم؛ زیرا در آن تشکیلات بهتر میتوانستیم ایفای وظیفه کنم.
به هر حال، به قسمت گزینش هر دو محل مراجعه کردم. در یکی از آن دو تشکیلات برای استخدام من هیچگونه مشکل خاصی وجود نداشته با به کارگیری بنده در آن محل موافقت گردید. اما موقعی که به قسمت گزینش نهاد انقلابی مراجعه نمودم. گفتند: چون چشمهای تو نقص بینایی داشته و عینکی هستی تو را استخدام نمیکنیم. بنده به خاطر این مشکل برای مسجد حضرت ابوالفضل (علیهالسلام) اسفنجان نذری کردم. بدین صورت که: اگر با استخدام بنده در آن ارگان انقلابی موافقت شد، اولین حقوقی که دریافت خواهم کرد، نصفش را به این مسجد اهدا نمایم. پس از این نذر کردن، بار دیگر به قسمت گزینش ارگان مورد نظر مراجعه نمودم. این بار گفتند: شما مشکل نداری میتوانی در این جا استخدام شوی. به حمدالله اکنون در این محل، مشغول به کار هستم.