جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نجات زایرین و طلبه‏های پاکستانی با توسل به قمر بنی‏هاشم

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

آقای سید خان زمان علوی کرامت جالبی را این گونه نقل می‏نماید:

تابستان 1998 میلادی، بنده با زایران پاکستانی که چند نفر از طلبه (خواهران و برادران) و یک خانوار ایرانی بودند در یک اتوبوس از کویته‏ی پاکستان به طرف جاده زاهدان در حرکت بودیم.

شب ساعت 12 بود، بیشتر زایرین در حال خواب بودند، ولی بنده بیدار بودم، دیدم اتوبوس فوق‏العاده سرعت داشت. ناگهان تایر پنچر شد و اختیار از دست راننده بیرون رفت، فرمان ماشین بریده شد، اتوبوس گاهی به چپ و گاهی به راست می‏رفت.

همه بیدار شدند، گریه و شور و ماتم توسلات می‏کردند، دیگر هیچ امید نجاتی نداشتیم، سقوط اتوبوس و مرگ حتمی بود.

ماشین از جاده منحرف شد، در همان حال سقوط، به قمر بنی‏هاشم علیه‏السلام توسل نمودیم و گفتیم: «یا اباالفضل العباس! کمک کن یا باب الحوائج! کمک کن«.

دیدم مثل این که یک قوت غیبی آن اتوبوس را با یک تل ریگ نگهداشت.

همه بیرون آمدیم، چند نفر که جراحت داشتند، آنان را به یک درمانگاه محلی بردند و پانسمان کردند.

تردیدی ندارم که با یک معجزه‏ی قمر بنی‏هاشم علیه‏السلام و عنایت آن حضرت از مرگ حتمی نجات یافتیم.