در چهارم شعبان 1423 سالروز خجسته میلاد با سعادت شاهین شکسته بال کربلا حضرت ابوالفضل العباس (علیهالسلام) نگارنده به اتفاق
صدیق مکرم و فاضل محترم جناب آقای میرزا تارودی محمدپور سقای از مسجد مزبور بازدید کردیم. در حالی که جمعی از ارادتمندان و مشتاقان حضرت قمر بنیهاشم (علیهالسلام) از جمله آقایان محترم: آقای محمد و احمد غفوری و آقای حاج میر اشرف موسویپور شهید سید جواد موسوی (از اهالی روستای کهنمو) در آن مکان مقدس تشریف داشتند. و در حضور آنان، جناب آقای محمد حسین اتحاد، 49 ساله از اعضای هیئت امنای مسجد، کرامت ذیل الذکر را چنین نقل کردند:
در سال 1378 شمسی روز مشغول چیدن سنگهای نمای داخلی مسجد بودیم در این حال، شخصی به نام آقای نریمان محمدزاده اهل دهکده «کندوان» مقیم خسروشهر – واقع در حومه تبریز – با خانواده خود از جلو مسجد مذکور عبور میکردند. و پس از ادای سلام و احوالپرسی، همسر وی از آقای حاج علی صابری که در مسجد به بنایی اشتغال داشت، پرسید: این جا چه کار میکنید و این مکان برای چه ساخته شده است؟
گفتم: مسجد است. باز سئوال کرد و گفت: مسجد به نام کیست؟ پاسخ دادم که به نام مقدس حضرت ابوالفضل (علیهالسلام) نامگذاری شده است. آنگاه اظهار داشت من سردرد شدیدی دارم که سالهای متمادی است که مرا آزار میدهد و به خاطر معالجه و مداوای این بیماری به چندین پزشک حاذق مراجعه کرده ولی نتیجهای ندیدهام و از این بابت رنجهای فراوانی کشیدهام. اینک من نذر میکنم اگر این بیماری خطرناک از من برطرف شود، هر چه این مسجد نیاز داشته باشد، تهیه کنم.
در حدود 2 ماه از این قصه سپری شد. روزی شوهر مشارالیه به آقای حاج علی صابری تلفن میزند و میگوید: همسرم شفا یافته است، از این رو مسجد هر چه نیاز دارد بگویید تا آن را خریداری کنیم و به نذرمان وفا کنیم. در جواب حاج علی میگوید: مسجد به چند قواره پرده نیاز دارد. آنگاه نامبرده میافزاید: اشکال ندارد ما پردهها را تهیه کنیم، ولی خودتان بیایید و در خسروشهر تحویل بگیرید. سرانجام او یک روز سفارش کرده بود که پردهها آماده است، بیایید آنها را به روستا ببرید ولی ما چند روز تعلل ورزیده و امروز و فردا کردیم و پیش او نرفتیم که پردهها را از او تحویل بگیریم. ناچار روزی آقای محمدزاده خودش پردهها را به روستا آورد و ما آنها را سر جایش نصب کردیم.