جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

معجزه‏ی عشق و عرفان صادق

زمان مطالعه: 2 دقیقه

در اینجا این سؤال مطرح می‏شود که چطور حضرت عباس علیه‏السلام با اینکه دو دست‏هایش قطع شد، و پیکر مطهرش مانند جوجه‏ی تیغ‏دار، پر از تیر شده بود، حتی به چشمش تیر خورده بود، باز با آن همه جراحات و درد، می‏جنگید، گویی احساس هیچگونه درد نمی‏کند؟!

پاسخ اینکه: عشق و عرفان حقیقی، وقتی به اوج خود رسید و به هم آمیخته شد، موجب چنین معجزه‏ای خواهد شد، چنانکه در عشق‏های مجازی نیز مثال‏هایی برای این موضوع وجود دارد.

به عنوان مثال: حضرت یوسف با آن جمال رعنا و دل آرا، وقتی که طبق برنامه‏ریزی زلیخا، وارد قصری شد که بانوان رؤسای مصر در آنجا بودند، آنها تا جمال یوسف را دیدند، به جای میوه‏ای که در دست داشتند و می‏خواستند با کارد آن را ببرند، دست خود را بریدند، ولی آن چنان محو تماشای یوسف شده بودند که احساس

درد زخم دست نکردند. (1).

توضیح اینکه: در تواریخ آمده: زنی به نام «عزت» بر «کثیر» (شاعر معروف) وارد شد، کثیر در خیمه‏ی خود بود، و برای خود تیرهایی را می‏تراشید، چون نگاهش به آن زن افتاد، محو جمال او شد، آن چنان مبهوت گشت که خود را فراموش نمود، و با آن وسیله‏ای که تیر می‏تراشید، به جای تیز کردن تیر، انگشتانش را برید، خون از دستانش جاری بود ولی او حس نمی‏کرد. (2).

بر همین اساس، امام باقر علیه‏السلام فرمود:

ان اصحاب جدی الحسین لم یجدوا الم مس الحدید؛

همانا یاران جدم امام حسین علیه‏السلام درد آهن را حس نکردند. (3).

نظیر این موضوع در مورد امیرمؤمنان علی علیه‏السلام نقل شده که در یکی از جنگ‏ها تیری به پایش فرورفت، بر اثر درد شدید، آن حضرت از بیرون آوردن آن ابا داشت، حضرت زهرا علیهاالسلام به بعضی فرمود:

اخرجوه فی حال صلاته فانه لم یحس؛

تیر را در وقتی که آن حضرت، در نماز است خارج سازید، او درد آن را (به خاطر توجه کامل به خدا در نماز) حس نمی‏کند. (4).

آری! عباس علیه‏السلام فرزند همان علی علیه‏السلام، عشق و عرفان را به مرحله‏ای رسانده بود که بیرون از مرز ناسوت فکر می‏کرد، از این رو احساس درد نمی‏نمود.


1) و قطعن ایدیهن (یوسف – 31(.

2) الآغانی، ج 7، ص 37.

3) خرائج راوندی، مطابق نقل ترجمه‏ی «العباس سردار کربلا«، ص 206.

4) محجة البیضاء، ج 1، ص 398.