برادران مادری عباس علیهالسلام سه نفر به نامهای: عبدالله، جعفر و عثمان علیهمالسلام همه فرزند امالبنین علیهاالسلام بودند، عبدالله بیست و پنج سال داشت، جعفر نوزده سال داشت، عثمان بیست ویک سال داشت، وقتی که عباس علیهالسلام جنگیدن و شهادت بسیار یاران
و بنی هاشم را مشاهده کرد، سه برادرش را به حضور طلبید و به آنها چنین فرمود:
یا بنی امی تقدموا حتی اراکم قد نصحتم لله و لرسوله؛
ای فرزندان مادرم به پیش تازید تا خیرخواهی شما نسبت به خدا و رسولش را بنگرم.
برادران به ترتیب نخست عبدالله، سپس جعفر، و بعد از او عثمان به میدان تاختند، و با دشمن جنگیدند، و از میدان بازنگشتند تا به شهادت رسیدند. (1).
و در روایت دیگر آمده، عباس علیهالسلام به آنها چنین فرمود:
تقدموا بنفسی انتم فحاموا عن سیدکم حتی تموتوا دونه؛
به پیش تازید، جانم به فدای شما، از آقا و سرورتان حسین حمایت کنید تا در راه او فدا و کشته گردید.
آنها عاشقانه به میدان شتافتند، و جان خود را سپر امام حسین علیهالسلام قرار دادند، و سینه و گلو و چهرهی خود را پذیرای تیرهای دشمن نمودند. (2).
روایت شده: عباس علیهالسلام برادرانش را قبل از خود، به میدان فرستاد، تا مبادا بعد از او، به جانبازی آنها خللی برسد، و نیز خواست جانبازی آنها را به حساب خدا بگذارد، و با صبر و تحمل در مصیبت شهادت
آنها، به پاداش صابران برسد. (3).
1) اعیان الشیعه، ط جدید، ج 1، ص 608 – اعلام الوری، ص 243.
2) منتهی الآمال، ج 1، ص 276.
3) فرسان الهیجاء، ج 1، ص 198.