جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مجلس روضه حضرت عباس

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

پسرم محرم‏علی یک بار دیگر با خواهرش در دوران کودکی مبتلا به سرخک شدند و به خاطر این بیماری خطرناک هفده روز در خانه بستری گردید در آن زمان بیماری مزبور به بخش قابل درمان و پیشگیری از این گونه بیماری‏ها وجود نداشت به هر حال همه از بهبودی آن‏ها مأیوس شدیم. در طول این مدت، محرم‏علی هر از گاهی چشمانش را باز می‏کرد و می‏گفت: یا حسین و دوباره به حالت اغما برمی‏گشت. تا این که روزی شخصی به نام عزیز سلیمانی آن‏ها را در این حالت وحشتناک دید، گفت: اگر این بیماران پادشاه‏زاده هم باشند خوب نمی‏شوند؛ یعنی گرچه پدرشان از لحاظ ثروت و امکانات موقعیت، یکی از پادشاهان دنیا را داشته باشد نمی‏تواند برای آن‏ها علاج پیدا کند. به خاطر این وضع آن‏ها بسیار بدتر بود. بنابراین، این بار هم به فرزندم رشید ام‏البنین (سلام الله علیها(، حضرت ابوالفضل العباس (علیه‏السلام) متوسل شده و عرض کردم: یا حضرت عباس، شفای بچه‏هایم را از شما می‏خواهم و نذر هم می‏کنم که: اگر آن‏ها شفا یافتند. مجلس روضه حضرت ابوالفضل (علیه‏السلام) را برگزار نمایم.

پس از این نذر کردن در مدت اندکی از عنایت و کرامت آن بزرگوار همه بچه‏ها شفا یافتند.