جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

فرار متجاوزان از اسب‏سوار

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

آقای بهمن بایرام زاده اسفنجانی، پنجاه ساله از قول نیاکان خود و معمران اسفنجان چنین حکایت کردند:

در زمان حکومت قاجار، کشور روسیه به ایران حمله و قسمتی از خاک ایران را اشغال کرده بود و در خطه آذربایجان قشون روس کارهای خلاف عفت مرتکب می‏شدند. دهستان اسفنجان نیز مانند سایر نقاط اشغال شده کشور، شاهد رفتار غیر انسانی آن‏ها بود.

از این رو، سپاه دشمن در این سامان، عیاش، شهوت‏رانی، کارهای خلاف عفت نموده و بالاخره به ناموس مردم هتک حرمت می‏کردند. هنگامی که قشون متجاوز، نزدیک مسجد حضرت ابوالفضل (علیه‏السلام) می‏رسد، متوجه می‏شود اسب‏سواری بلند قامت که لباس سبزرنگ به تن دارد در جلوی مسجد مزبور سر راه آن‏ها ایستاده است و از پیش روی سربازان روس جلوگیری می‏کند. با این که تعداد سپاه دشمن بسیار بود؛ موقعی که سپاه مذکور این منظره خارق‏العاده و

صحنه عجیب را می‏بیند می‏فهمد که این کار از عهده یک فرد عادی خارج بوده بلکه معجزه است.

بنابراین، موضوع را به فرمانده خود گزارش و از آن کسب تکلیف می‏کنند. فرمانده همه جوانب مسئله را بررسی می‏کنند و به این نتیجه می‏رسد که قشون روس هر چه زودتر باید اسفنجان و حوالی آن را ترک کند.