جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

عبد مناف

زمان مطالعه: 2 دقیقه

و اما عبد مناف فرزند قصی از نظر بزرگی و شرافت، موقعیت ممتازی داشت و چون بسیار خوش سیما و زیبا روی بود او را ماه بطحاء می‏گفتند، و بدان جهت که بسیار سخاوتمند بود و حتی در زمان پدرش نیز کسی را از جود و کرم خود محروم نمی‏ساخت به او لقب فیاض داده بودند، و چو علو قدر به منزلت بالائی در میان اعراب یافته بود وی را مناف می‏خواندند و از هر سو به او روی می‏کردند (1) نام قبلی وی عبد بود و متعاقبا به او عبد مناف می‏گفتند.

گفتار ابن‏دحلان در کتاب «السیرة النبویة» دائر بر اینکه مادر عبد مناف وی را به خدمت بتی به نام مناف گماشته بود، بدون شک دور از حقیقت است. زیرا پدران و مادران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قطعا در تمام ادوار زندگی خود از پلیدی بت پرستی منزه و پاک بوده‏اند، و مسلما اگر کسی بگوید که برخی از اجداد و نیاکان حضرتش بت می‏پرستیده‏اند نادرست است. بوصیری شاعر معروف نیز در این مورد چنین گفته است:

لم تزل فی ضمائر الکون تختا

رلک الامهات و الآباء

پیوسته پدران و مادران تو در عالم وجود از برگزیدگان بوده‏اند.

مضافا به اینکه در میان بت‏ها هیچ بتی به اسم «مناف» وجود نداشته و فقط بت «منات» بوده است، و به همین جهت ابن‏کلبی در صفحه‏ی 32 کتاب «الأصنام» می‏گوید:

معلوم نیست این بت (مناف) کجا و مال چه کسی بوده و چه کسی آن را درست کرده است.

رقی و زبیر را باور این است که مادر عبد مناف او را به خدمت منات گمارده بود و بدین جهت اسم او را عبد منات می‏گفتند، و برای اینکه با عبد منات فرزند کنانه اشتباه نشود قصی آن را به عبد مناف تغییر داده است. ولی از آنچه که ما گفتیم بطلان این نظر نیز روشن می‏گردد (2).

خانواده‏ی عبد مناف از محترم‏ترین خانواده‏های قریش بودند (3)، و به جهت سیادت عبد مناف کمان اسماعیل و پرچم نزار در نزد وی بود. بنابر سنگ نبشته‏هائی که به دست آمده از جمله‏ی وصایای عبد مناف به قریش، وصیت به تقوا و پرهیزگاری خداوند متعال جل جلاله و پیوند با خویشاوندان بوده است (4).


1) اثبات الوصیة، ص 75.

2) الروض الانف، ج 1، ص 6.

3) تاج العروس، ج 6، ص 263.

4) سیره‏ی دحلانیه در حاشیه‏ی حلبیه، ج 1، ص 17.