شهادت علی علیهالسلام، نمایش عدل انسانیت، در تاریخ بشر است. حیات علی علیهالسلام عدل بود و مماتش نیز عدل بود و خودش مجموعهای از صفات اضداد.
شهادت علی علیهالسلام را نمیتوان مرگ دانست؛ شهادت حضرت، حیاتی بالاتر از این حیات ظاهر بود، ولی مردم ظاهر بین شهادت او را مرگ دانستند. مرگ برای همهی افراد بشر میباشد، ولی مرگی که عدالت را نشان دهد، تنها مرگ علی علیهالسلام بود و بس؛ مرگی که در میان همهی مرگها نظیر ندارد! حیات علی علیهالسلام نظیر نداشت و مماتش نیز بینظیر بود. علی علیهالسلام قاتل خود را میشناخت، از قصد وی آگاه بود و میتوانست او را اعدام کند و یا به منطقهای دور تبعیدش کند و از عنوان ثانوی استفاده کند، و جان خود را از مرگ نجات دهد، ولی عدل، برای قصد جنایت جریمه و کیفری قائل نیست، و علی الگو بود.
حضرتش روزی در حمام بود، صدای دو فرزندش حسن و حسین علیهمالسلام را از سر بینه شنید، بیرون آمد و پرسید: این جا چه میکنید؟
– دیدیم این فاجر، ابنملجم، پشت سر شماست، بر جان شما بیمناک شدیم، آمدیم برای محافظت.
– کاری به کارش نداشته باشید…!
قتل علی علیهالسلام بزرگترین جنایت بشری است، و قاتل او بزرگترین جانی در تاریخ بشر، قاتلی که آزاری از علی علیهالسلام ندیده و رنجی نکشیده و تلخی نچشیده، و علی علیهالسلام برای او سراپا مهر بوده، خیر بوده، سود بوده، و او چنین جنایتی ناجوانمردانه را مرتکب میشود! در مسجد! در ماه مبارک رمضان! در شب قدر!
تف باد بر چنین بشر! تف باد بر این اندیشهی پلید! تف باد بر چرخ گردون! در سحرگاه نوزدهم ماه رمضان، سال چهلم هجرت، در مسجد کوفه، این جنایت رخ داد و پاکیزهترین خلق خدا با ضربت شمشیری بر فرقش، در خاک و خون غلتید و بهترین خلق به دست بدترین خلق کشته شد.
سه روز حضرتش زنده ماند، و او یقینا اگر بدرود حیات نمیگفت، ضارب را مورد عفو قرار میداد. در آن سه روز سفارش قاتل را مینمود: مبادا شکنجهاش کنید،
کتکش بزنید، دشنامش دهید! در موقع قصاص بیش از یک ضربت شمشیر نزنید. قصاص قاتل، حق شهید نیست، حق بازماندگان است و حق زندههاست، چون حیات بشری بدان بستگی دارد. وصیتش به بنیهاشم این بود که مبادا بگویید امیرالمؤمنین علیهالسلام را کشتند و خونریزی کنید و آدمکشی راه بیندازید…
شاید مقصود حضرتش، جلوگیری از انتقام عربی بود؛ انتقامی که خون همه کس قاتل را در هر حالی، برای همه کس مقتول روا میشناسد! بدین وسیله حضرت، از کشتار خوارج، همفکران قاتل خود، جلوگیری کرد. کوته فکرانی که در دشمنی با علی علیهالسلام آن قدر جلو رفتند که پس از کشتن، با قبرش نیز سر دشمنی داشتند، ولی علی علیهالسلام از کشتار آنها جلوگیری کرد! این است نمونهای از عدل علی علیهالسلام، نمونهای از مهر علی علیهالسلام بر دشمن.
جنازهاش شب برداشته شد، و به نقطهای برده شد که کسی از آن آگاه نشود و به خاک سپرده شد. علی علیهالسلام در خانهی خدا، کعبه، زاده شد و در خانهی خدا، مسجد کوفه، به شهادت رسید. به قول شاعر، که گفته است:
میسر نباشد به کس این سعادت
به کعبه تولد، به مسجد شهادت
آری حیات علی علیهالسلام، از بیم دشمن بایستی شب برداشته شود و به خاک سپرده شود! تف بر این بشر جاهل!
نجات دهندهی بشر، حیاتبخش بشر، خدمتگزار بشر، آسایش بخش بشر، بایستی به دست بشر کشته شود و از بیم بشر، جنازهاش شبانه و پنهانی به خاک سپرده شود!! تف بر این بشر!