زمان مطالعه: < 1 دقیقه
یکی از موثقین فرمود: پدرم – که مرد موثق و معتمدی بود – گفت:
روزی به حرم حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام رفته بودم، دیدم چند عرب، دختر کوری را آوردهاند و میخواهند شفای دخترشان را از حضرتش بگیرند، چیزی نگذشت که بعد از توسلات چشم آن دختر شفا یافت و آنان هم بسیار خوشحال و مسرور شدند. (1).
1) روزنههایی از عالم غیب ص 93.