جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شفاعت عدی بن حاتم

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

بستگان حکیم، فورا خود را به «عدی«، فرزند حاتم طائی، رساندند. عدی از سران شیعه‏ی عراق و از جمله‏ی مریدان و حامیان سرسخت امیرمؤمنان علیه‏السلام بود و در جنگ صفین، خود و بستگان و فرزندانش در کنار علی علیه‏السلام با معاویه و لشگر شام جنگیده و سه فرزند وی به نامهای: «طرفه» و «طریف» و «طارف» نیز در آن جنگ به شهادت رسیده بودند.

مختار برای «عدی«، احترام فوق‏العاده‏ای قائل بود و سخنان و توصیه‏های او را می‏پذیرفت. بستگان «حکیم بن طفیل«، که از طایفه‏ی «عدی» خواستند پیش مختار برود و از او برای «حکیم بن طفیل» طلب عفو کند. آنان به عدی وانمود کردند که وی جرمی مرتکب نشده و در باب وی گزارشات دروغ به مختار داده‏اند. عدی گفت: از من کاری ساخته نیست، ولی در عین حال نزد مختار می‏روم. شیعیان و مأموران ابن‏کامل دیدند که عدی به سرعت به طرف دارالاماره می‏رود و قصد او توصیه برای نجات حکیم است. آنان ناراحت بودند که مبادا مختار شفاعت عدی را قبول کند و او را رها سازد. ناگفته نماند که مختار قبلا چند نفر از طایفه‏ی طی را، که در شورش میدان سبیع شرکت داشتند و دستگیر شده بودند، به شفاعت عدی آزاد کرده بود. شیعیان و یاران ابن‏کامل به او گفتند:

»می‏ترسیم امیر وساطت عدی بن حاتم را درباره‏ی این خبیث، که گناه او مشخص و معلوم است، بپذیرد، بگذار خودمان کارش را یکسره کنیم«.

ابن‏کامل خود نیز نگران این مطلب بود، لذا در جواب افرادش به آنان گفت: «او تحویل شما و در اختیار شما است«.