جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شطری از حالات ام‏کلثوم در کربلا

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

ابومخنف از ام‏کلثوم حدیث می‏کند که: بعد از قتل امام حسین علیه‏السلام شنیدم گوینده‏ای این اشعار بگفت ولی او را ندیدم.

و الله ما جئتکم حتی بصرت به‏

بالطف منعفر الخدین منحورا

و حوله فتیة تدمی نحورهم‏

مثل المصابیح یغشون الدجی نورا

و قد رکضت رکابی کی اصادفه‏

من قبل یلثم وسط الجنة الحورا

فردنی قدر و الله بالغه‏

و کان أمر قضاء الله مقدورا

کان الحسین سراجا یستضاء به‏

و الله یعلم انی لم أقل زورا

ام‏کلثوم می‏فرماید: او را سوگند دادم که بگو کیستی؟ گفت: ملکی از ملوک جن می‏باشم که با گروه خویش آمدم تا امام حسین علیه‏السلام را نصرت کنم، ولی وقتی رسیدم که او را کشته دیدم.