زمان مطالعه: < 1 دقیقه
ابومخنف از امکلثوم حدیث میکند که: بعد از قتل امام حسین علیهالسلام شنیدم گویندهای این اشعار بگفت ولی او را ندیدم.
و الله ما جئتکم حتی بصرت به
بالطف منعفر الخدین منحورا
و حوله فتیة تدمی نحورهم
مثل المصابیح یغشون الدجی نورا
و قد رکضت رکابی کی اصادفه
من قبل یلثم وسط الجنة الحورا
فردنی قدر و الله بالغه
و کان أمر قضاء الله مقدورا
کان الحسین سراجا یستضاء به
و الله یعلم انی لم أقل زورا
امکلثوم میفرماید: او را سوگند دادم که بگو کیستی؟ گفت: ملکی از ملوک جن میباشم که با گروه خویش آمدم تا امام حسین علیهالسلام را نصرت کنم، ولی وقتی رسیدم که او را کشته دیدم.