جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرکت با ابوالفضل العباس

زمان مطالعه: 2 دقیقه

حجة الاسلام والمسلمین آقای شیخ علی قرنی گلپایگانی صاحب تألیفات کثیره، در کتاب منهاج البیان علی نهج الأخبار و القرآن (ص 24 – 25) آورده است:

یکی از رانندگان اتوبوس شهرستان قم نقل کرد در ایامی که راه عتبات و عالیات باز بود من مرتباً مسافر از قم به کاظمین می‏بردم و از

آنجا مسافر به قم می‏رسانیدم در یک نوبت که از آنجا مسافر زده بودم و می‏آمدم به گردنه‏ی پاطاق که نسبتا گردنه‏ی سختی است رسیدم در وسط گردنه دیدم ماشین نفت کشی از سرگردنه پیدا شد و قدری که آمد من متوجه شدم ترمز او پاره شده و اکنون آن ماشین بر حسب عادت می‏آید و ماشین مرا زیر می‏گیرد و 60 مسافری که همه زوار قبر امام حسین علیه‏السلام می‏باشند له و نابود می‏کند، و اصلاً راه فراری هم از برای خود نمی‏دیدم. دستم رفت تا دربی را که در پهلوی خودم بود باز نمایم و خود را به بیرون پرتاب کنم تا اقلا خود کشته نشوم، که ناگاه ماشین نفت کش که به سرعت بطرف ما می‏آمد سرش برگشت و به کوه خورد و خوابید. من اتوبوس را نگه داشتم و دویدیم و دیدیم درب ماشین به کوه گیر کرده و راننده صدمه‏ای ندیده و لکن نمی‏تواند از ماشین بیرون آید به زحمت درب ماشین را باز کردیم و او را بیرون کشیدیم. به مجرد آنکه از ماشین بیرون آمد سؤال کرد شما چه مذهبی دارید؟ گفتیم: مسلمان و شیعه هستیم. گفت: مرا هم به دیانت اسلام و مذهب شیعه دلالت نمائید، زیرا من ارمنی بوده و به کیش نصرانی معتقدم. او شهادتین را بر زبان جاری ساخت. پرسید: عباس کیست؟ گفتیم فرزند اول علی بن ابی‏طالب علیه‏السلام است. از او پرسیدیم: چطور تو از عباس سؤال می‏کنی؟ گفت: در ایران رانندگی می‏کردم رفقای راننده شیعه می‏خواستند من شیعه شوم ولی قبول نمی‏کردم.

آنان از راه دلسوزی و نصیحت به من گفتند: هر گاه جایی بیچاره شدی و خواستی خود را از گرفتاری برهانی، بگو:

یا اباالفضل العباس علیه‏السلام

و او قطعا از تو دادرسی می‏کند.

این مطلب در ذهن من بود تا اینکه چون ماشین من از بالای گردنه سرازیر شد ناگاه ترمز آن برید و من یقین کردم که ماشینم به ته دره سقوط می‏کند و بدنم قطعه قطعه می‏شود لذا ناچار شدم و چند مرتبه گفتم: یا اباالفضل العباس علیه‏السلام آری ماشین مرا حضرت اباالفضل علیه‏السلام حفظ نمود و جان مرا او نگهداری کرد و من ثلث در آمد ماشین خود را وقف او نموده و تا زنده هستم در راه روضه خوانی او مصرف می‏نمایم و همانجا با انگشت خود با مرکب در جلوی ماشین نوشت:

شرکت با اباالفضل العباس علیه‏السلام‏