شجاعت صفت سعادتمندان عالم است که در برابر حوادث گوناگون، با مقاومتی پر صلابت، هیچ گاه ضعف و زبونی به خود راه نمیدهند و با خروشی مقدس، موانع راه را کنار زده، ابتدا بر دشمن درون و سپس بر دشمن بیرون غلبه پیدا میکنند و از جبن و ترس خلاصی یافته و در ورطهی
تهور و بیباکی قرار نمیگیرند. اینان به عالیترین درجهی اعتدال دست یافته و چون ستارههای فروزان در آسمان زندگانی خود میدرخشند.
عباس علیهالسلام فرزند شجاعترین مرد روزگار بود و افزون بر آن تکیه بر وراثتی چشمگیر از سوی مادر داشت. او با تلاش خویش به استعدادهای بالقوهی خود فعلیت بخشید و با صفات اکتسابی، دلاوری کمنظیر در زمان خود شد. مجسمهای از شجاعت گردید و در هیچ جنگی رعب و وحشت در خود راه نمیداد. آنچه در گذر زمان از پدر آموخته بود در روز عاشورا به همگان تعلیم داد و در حادثهی کربلا، قهرمانی جهانی و جاودان برای همیشه تاریخ گردید. از این رو قرنهای بسیاری میگذرد و ابوالفضل علیهالسلام ضربالمثل شجاعت، مردانگی و مقاومت محسوب میشود.
مرحوم سید جعفر حلی در اشعار ارزشمند خود شجاعت عباس را اینگونه به تصویر کشیده است:
»چهرهی دشمن از ترس مرگ عبوس شده بود و عباس در آن میان خندان و متبسم بود.
اگر قضای حتمی نبود با نیروی شمشیر عباس، هستی محو میشد اما خداوند هر آنچه حکم کند و بخواهد محقق خواهد کرد.» (1).
و دیگری (2) اینسان صفات عباس را بیان میکند:
»او در همه جا پرچم جهاد است و در لحظهی دیدار دشمن نمونه پایداری است. بزرگواری و مناعت، هیبت و عزت را از علی به ارث برده است. در هر حادثهای دلش محکم و استوار است و دل هر بینندهای را میلرزاند.» (3).
1) عبست وجوه القوم خوف الموتو العباس فیهم ضاحک یتبسملو لا القضا لمحا الوجود بسیفهوالله یقضی ما یشاء و یحکم(ر.ک: قهرمان علقمه، ص 91 – 90(.
2) عبدالمنعم فرطوسی که از شعرای اهل بیت است دربارهی شجاعت ابوالفضل چنین میسراید:علم للجهاد فی کل زحفعلم، فی الثبات عنداللقاءقد نما فیه کل بأس و عزمن علی بنجده و اباءهو ثبت الجنان فی کل روعو هو روع الجنان فی کل راء(ر. ک: قهرمان علقمه. ص 91(.
3) قهرمان علقمه، احمد بهشتی، ص 91.