جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

سلسله‏ی نسب ام‏البنین

زمان مطالعه: 4 دقیقه

وی فاطمه (1)، دختر حزام (2) بن خالد بن ربیعة بن وحید بن کعب بن عامر بن کلاب بن ربیعة بن عامر بن صعصعة بن معاویة بن بکر بن هوازن است.

مادر او شمامه (3) از خانواده‏ی سهل به عامر بن مالک بن جعفر بن کلاب می‏باشد و جده‏هایش عبارتند از:

جده‏ی اول: عمره دخت طفیل بن مالک احزم بن جعفر بن کلاب.

جده‏ی دوم: کبته دخت عروة الرحال فرزند جعفر بن کلاب.

جده‏ی سوم: ام‏خشف دخت ابی‏معاویة فارس هرار بن عبادة بن عقیل بن کلاب.

جده‏ی چهارم: فاطمه دخت جعفر بن کلاب (4).

جده‏ی پنجم: عاتکه دخت عبدالشمس بن عبد مناف بن قصی، جده‏ی حضرت رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم است که در «عمدة الطالب» نام او را فاطمه دانسته است.

جده‏ی ششم: آمنه دخت وهب بن عمیر بن قعین بن حرث بن ثعلبة بن ذودان بن اسد بن خزیمه.

جده‏ی هفتم: دخت جحدر بن ضبیعه اغر بن قیس بن ثعلبیة بن عکایة بن صعب بن علی بن بکر بن وائل بن ربیعة بن نزار، جد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم.

جده‏ی هشتم: دخت ملک بن قیس بن ثعلبه.

جده‏ی نهم: دخت الرأسین: خشین بن ابی عصم بن سمح بن فزاره (در «قاموس اللغة» خشین بن لای، و در «تاج العروس» لای بن عصیم آمده است(.

جده‏ی دهم: دخت عمر بن صرمة بن عوف بن سعد بن ذبیان بن بغیض بن ریث بن غطفان.

اینان جده‏های ام‏البنین علیهاالسلام، مادر ابوالفضل العباس علیه‏السلام، هستند که ابوالفرج

اصفهانی در مقاتل الطالبیین از ایشان یاد کرده است. تاریخ گواهی می‏دهد که پدران و داییهای ام‏البنین علیهاالسلام در دوران قبل از اسلام جزو دلیران عرب محسوب می‏شده‏اند و مورخان آنان را به دلیری و جلادت در هنگام نبرد ستوده‏اند. افزون بر این، آنان علاوه بر شجاعت و قهرمانی، سالار و بزرگ و پیشوای قوم خود نیز بوده‏اند، آن چنان که سلاطین زمان در برابرشان سر تسلیم فرود می‏آورده‏اند. اینان همانانند که عقیل به امیرالمؤمنین علیه‏السلام گفت: «در میان عرب از پدرانش شجاع‏تر و قهرمان‏تر یافت نشود» (5) امیرالمؤمنین علیه‏السلام نیز مقصودش از آن پرس و جو آن بود که زنی را به همسری خویش برگزیند که زاده‏ی دلاوران عرب باشد، چرا که مسلم است سرشت و خصایص اجداد به فرزندان منتقل می‏شود، و فرزندان نیز آن ویژگیها را به نسلهای بعدی منتقل می‏سازند. بر این اساس است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‏فرمایند: «دایی به منزله‏ی یکی از دو زوج است (یعنی دایی نیز، چون پدر و مادر، در صفات و اخلاق طفل مؤثر است) پس برای جایگاه نطفه‏ی خود همسری شایسته برگزینید«.

در اینجاست که می‏بینیم در وجود شریف ابوالفضل علیه‏السلام دو گونه شجاعت در هم آمیخته است: 1. شجاعت هاشمی و علوی که ارجمندتر و والاتر است و از جانب پدرش سرور اوصیا به او رسیده؛ و 2. شجاعت عامری که از جانب مادرش ام‏البنین علیهاالسلام ارث برده است، زیرا که در میان تیره‏ی مادریش جدی پیراسته چون عامر بن مالک بن جعفر بن کلاب (جد ثمامه مادر ام‏البنین) بوده است که به سبب قهرمان سالاری و شجاعتش او را «ملاعب الأسنة» یعنی کسی که سرنیزه‏ها را به بازی می‏گیرد، می‏نامیدند. این لقب را نخستین بار حسان در باب او به کار برد، چون دید که یک تنه با شجاعانی که او را احاطه کرده بودند پیکار می‏کند، و لذا گفت: «وی سرنیزه‏ها را با دستش به بازی گرفته است«. نیز از اوس بن حجر نقل شده که درباره‏ی عامر گفته است:

یلاعب أطراف الأسنة عامر

فراح له حظ الکتائب أجمع (6).

عامر سرنیزه‏ها را به بازی می‏گیرد، پس او در کارآیی و توان نظامی، به تنهایی نیروی یک لشگر را در خود جمع دارد.

عامر بن مالک همان کسی است که برادر زاده‏اش، عامر بن طفیل، با علقمة بن علاثه قرار گذاشتند که هر کدام نسب و حسب افتخارآمیزتری داشت و به نفع او حکم شد، صد شتر از دیگری بستاند. بدین منظور، هر یک، یکی از پسران خود را نزد مردی از بنی وحید به گرو گذاشتند (و ضمانت و رهن نیز از آن هنگام دایر گردید(. چون ابن‏طفیل در این مورد از عمویش، عامر بن مالک، کمک خواست، این مرد دلیر نعلین خود را به او داد و گفت: برای تعیین شرافت خود از این نعلین کمک بگیر، زیرا من با آن چهل «مرباع» را به دست آورده‏ام (7).

مرباع، ربع غنائم جنگی‏یی بوده است که پس از پیروزی یک قوم بر قوم دیگر، در زمان جاهلیت به رئیس قبیله می‏رسید. این نعلین، مخصوص رئیس و پیشوای قوم بوده که در ایام نبرد آن را می‏پوشیده است، و الا مزیتی نداشته که برای تعیین افتخار و مباهات به نسب به کار رود.

دیگر از اجداد مادری حضرت ابوالفضل علیه‏السلام، عامر بن طفیل بن مالک بن جعفر بن کلاب، برادر عمره: جده‏ی اول ام‏البنین علیهاالسلام می‏باشد که فوقا از او یاد شد. او گرامی‏ترین مردم در عصر خود و نام‏آورترین شجاعان و دلاوران عرب بود. حتی گویند که: هرگاه یکی از اعراب نزد قیصر روم می‏رفت قیصر به او می‏گفت: تو با عامر بن طفیل چه نسبتی داری؟ اگر وی میان خود و عامر نسبتی برمی‏شمرد، گرامیش می‏داشت و صله و احسان به او می‏کرد، و الا روی خوش به او نشان نمی‏داد (8).

نیز از اجداد مادری ام‏البنین علیهاالسلام، عروة الرحال فرزند عتبة بن جعفر بن کلاب، پدر کبشه: جده‏ی دوم این بانو می‏باشد. عروه با پادشاهان رفت و آمد بسیار داشت و او را نزد آنها پایگاه و منزلتی رفیع بود، و به همین خاطر هم او را «رحال» (یعنی جهانگرد) نامیده‏اند.

از دیگر نیاکان ام‏البنین، طفیل: فارس قرزل است که پدر عمره (جده‏ی اول این بانوی بزرگوار) می‏باشد. او نیز در شجاعت و قهرمان سالاری زبانزد همگان بوده و با «ملاعب الأسنة«، ربیعه، عبیده، و معاویه (پسران جعفر بن کلاب) برادر بوده است.

گویند: یک روز صبح آنان بر نعمان بن منذر (امیر مشهود عرب) وارد شدند و مشاهده کردند که یکی از یاران و همنشینان امیر، موسوم به ربیع بن زیاد عبسی، با امیر مشغول غذا خوردن است. آنان مطلع شده بودند که ربیع نزد حاکم از ایشان سعایت کرده است. لبید، کوچکترین فرزند ربیعه (یکی از برادران یاد شده(، اشعاری در مدح طائفه و عموهای خویش و ذم ربیع بن زیاد سرود که نعمان و دیگر همنشینانش بر او انکار نورزیدند، و این به لحاظ شرافت و بزرگ منشی غیر قابل انکار آنان بود. حتی پس از این ماجرا، امیر آن شخص سخن چین را از خود راند و ابیاتی در توبیخ او سرود.


1) عمدة الطالب و در تاریخ الخمیس: جلد 2 صفحه‏ی 317 نامشان (وایسی) گفته شده است.

2) در اصابه: جلد 1 صفحه‏ی 37 و معارف ابن‏قتیبه: صفحه‏ی 92 «حرام» با رای بدون نقطه آمده است، ولی در تاریخ طبری، تاریخ ابن‏اثیر و تاریخ ابی‏الفداء و غین (حزام) با زاء ثبت شده است.

3) در عمدة الطالب از او به نام «لیلی» یاد کرده است.

4) در اغانی: جلد 15 صفحه 50 (خالده) آمده است.

5) سردار کربلا: ترجمه‏ی العباس مرحوم مقرم، صفحه‏ی 154، از انتشارات مؤسسه‏ی الغدیر، چاپ اول سال 1411 ق.

6) رساله‏ی ابن‏زیدون در حاشیه‏ی شرح صفدی بر لامیة العجم: جلد 1 صفحه‏ی 130.

7) اغانی: جلد 15 صفحه‏ی 50؛ بلوغ الأرب: جلد 1 صفحه‏ی 317.

8) سمط اللئالی: جلد 2 صفحه‏ی 89؛ مجمع الأمثال: جلد 2 صفحه‏ی 23.