جناب آقای مصطفی حسنی تعریف کردند:
روزی همراه بعضی از دوستان جهت زیارت آقای مجتهدی به قزوین رفتیم، محل سکونت ایشان منزل آقای حاج فتحعلی بود.
بعد از این که لحظاتی را در خدمتشان سپری کردیم، خطاب به جناح حاج فتحعلی فرمودند:
کاغذ و قلمی تهیه کنید تا یک دو بیتی دربارهی حضرت ابوالفضل علیهالسلام بگویم.
حاج علی آقا یک برگ کاغذ و قلمی به ایشان دادند.
پشت کاغذ مقدار اندکی خط خوردگی داشت، هنگامی که آقا آن را گرفته و مشاهده نمودند، فرمودند: اسم حضرت را بر روی کاغذ قلم خورده نمینویسند.
این بیان و اظهار ایشان نشانگر نهایت ادب و احترام نسبت به اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام بود.
به هر حال، حاج علی آقا فوری کاغذی کاملا تمیز مهیا نمود، آنگاه آقای مجتهدی گفتند: حضرت ولی عصر ارواحنا فداه میفرمایند:
هر کس با این دو بیت شعر متوسل به عمویم قمر منیر بنیهاشم حضرت عباس علیهالسلام، بشود، حتما حاجتش برآورده خواهد شد.
سپس شروع به خواندن بیت اول کردند و در فاصله بین بیت اول و دوم حدود نیم ساعت با شدت تمام میگریستند، آنگاه بیت دوم را خوانده و باز حدود نیم ساعت با شدت تمام میگریستند، آنگاه دو بیتی را روی کاغذ نوشتیم که عبارت بود از:
یادم زوفای اشجع ناس آید
وز چشم ترم سودهی الماس آید
آید به جهان اگر حسین دگری
هیهات! برادری چو عباس آید