جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

سزای خیانتکار

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

مرحوم علامه فاضل دربندی در کتاب «اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات» می‏نویسد: سید بزرگوار دانشمند ارجمند آقا سید احمد

فرزند علامه سید نصرالله مدرس حائری برای من نقل کرد گفت:

من با جمعی از خادمان حرم حضرت عباس علیه‏السلام در صحن آن حضرت به دور هم نشسته بودیم، ناگاه دیدیم مردی در حالی که انگشت کوچکش را گرفته و خون از آن جاری است، سراسیمه با سرعت از حرم بیرون آمد، انگشتش را با دست دیگرش گرفته بود، و شتابزده از صحن بیرون رفت، ما برخاستیم و با سرعت نزد او رفتیم و به او رسیدیم و پرسیدیم: چه شده؟

او دستش را بلند کرد و انگشت کوچکش را به ما نشان داد، دیدیم از بیخ قطع شده است، و از محل قطع شده خون بسیار می‏ریزد، با سرعت به حرم برگشتیم، دیدیم انگشت قطع شده‏ی او، بی‏آنکه خون از آن بچکد، در پنجره‏ی ضریح آویزان شده است، گویی عضوی از اعضاء مرده است، سپس همین مرد روز بعد از دنیا رفت، معلوم شد او خیانتی کرده و بر اثر گناه و اهانت، مورد خشم حضرت عباس علیه‏السلام قرار گرفته است. (1).


1) اسرار الشهادة، ص 325 – معالی السبطین، ج 1، ص 454.