جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

زنده شدن جوان مرده‏

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

آقای مهدی اثنی عشری از پدر بزرگوارشان (حضرت آیت الله آقای حاج شیخ حسن اثنی عشری) حامی و مروج مکتب عصمت و طهارت (علیهم‏السلام) نقل می‏کنند که:

در یکی از سفرهایی که به عتبات عالیات مشرف شده بوده‏اند، و کنار ضریح حضرت ابوالفضل (علیه‏السلام) مشغول مناجات و راز و نیاز بودند که ناگاه جنازه‏ای را داخل و کنار ضریح قرار می‏دهند. جنازه مرد جوانی بود که مادرش به محض وارد شدن، ضریح حضرت را گرفت و با حالت تند گفت: ابوالفضل فرزندم را از تو می‏خواهم، این جوان نان‏آور ما بود در حال شیون و زاری بود. من هم که تمام حواسم به آنها رفته بود مفاتیح را بستم و فقط آنها را نگاه می‏کردم و اشک می‏ریختم و می‏خواستم ببینم که چه خواهد شد. در همین حین و حال بود که جوان مرده از تابوت بلند شد و نشست و مبهوت شده به ضریح نگاه می‏کرد که ندای «مرحبا بک یا ابوالفضل علیه‏السلام» بلند شد و جوان فریاد زد که: آقا من را زنده کرده است.

پدرم را پس از مرگ در حسینیه‏ای در تهران چهارراه سرچشمه کوچه قوام که خود ایشان بنا نموده بودند بنا به وصیت خود ایشان دفن نمودند. (متوفی 1380)