جناب حجةالاسلام والمسلمین شیخ محمود پرهیزکار نقل کردند:
روزی دو نفر زردشتی در یزد به حسینیهی کربلاییهای مقیم یزد میآیند و سراغ مسئول حسینیه را میگیرند. وقتی که مسئول حسینیه میآید و از آنها میپرسد: چه کاری با من دارید؟ در جواب میگویند: ما دو گوسفند برای حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام نذر کردهایم. مسئول حسینیه پس از پذیرفتن گوسفندهای نذری حضرت، میپرسد: شما برای چه منظوری این نذر را کردهاید؟ یکی از آن دو نفر (که با هم برادر بودند) با اشاره به دیگری میگوید: این برادرم، مرض سختی پیدا کرد و اطبا گفتند که ایشان مبتلا به سرطان میباشد. دو شب قبل، حالش بسیار وخیم و ناراحت کننده شد و همهی ما را به نگرانی انداخت.
من به این برادرم گفتم: شما این همه دکتر رفتهاید و نتیجهای نگرفتهاید. چرا به برادر دامادمان، (1) حضرت ابوالفضل العباس قمر بنیهاشم علیهالسلام متوسل نمیشوید؟! ایشان پس از این پیشنهاد، دو گوسفند نذر حضرت ابوالفضل العباس قمر بنیهاشم علیهالسلام کرده و فردای همان شب شفای خود را به دست باکفایت حضرت ابوالفضل العباس قمر بنیهاشم علیهالسلام از خداوند میگیرم. لذا اکنون آمدهایم نذر خود در باب آن حضرت را به حسینیه تقدیم داریم.
1) منظور از برادر دامادمان، حضرت ابوالفضل علیهالسلام است. چون زردشتیها معتقدند که امام حسین علیهالسلام، داماد آنان میباشد. زیرا حضرت با دختر یزدجرد بن شهریار بن پرویز بن هرمز بن انوشیروان، پادشاه عجم، ازدواج کرده و بانوی مزبور، والدهی مکرمهی حضرت امام سجاد زینالعابدین علیهالسلام امام چهارم شیعیان جهان میباشد، به نام شهربانو.