جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

زبان حال حضرت ابوالفضل در خطاب به سالار شهیدان (شهاب‏)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

به پیش چون تو دریایی، سرابم می‏توان گفتن‏

سراپا دیده‏ی شوقم، حبابم می‏توان گفتن‏

تو عطشان بر لب دریا و من سقای دربارت‏

شها از آتش خجلت، مذابم می‏توان گفتن‏

دل صد پاره‏ام را، رشته‏ی عشق تو شیرازه‏

خموش و یک جهان رازم، کتابم می‏توان گفتن‏

تو را شمع شب افروزم، عدو را برق جانسوزم‏

میان آن سیه لشکر، شهابم می‏توان گفتن‏

کنار خوابگاه تو، چنان با سوز دل گریم‏

که شمع خلوت بالین خوابم می‏توان گفتن‏

چنان می‏سوزم از غمها و اشک از دیده می‏ریزم‏

که از این آب و آتشها کبابم می‏توان گفتن‏

به یاد گلشن زهرا، که شد در کربلا پرپر

»حسانا» بس که می‏گریم، سحابم می‏توان گفتن‏