جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

زبان حال امام حسین خطاب به برادرش

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

دیوان کامل میرزا عبدالجواد جودی خراسانی، به اهتمام مهدی آصفی، انتشارات جمهوری، تهران، 1372 هـ. ش، صفحه 333.

ای نوجوان برادر با جان برابرم‏

افتاده‏ای به خون زچه؟ای میر لشکرم‏

برخیز بهر یاری ام ای آنکه بوده‏ای‏

در هر بلیه یارم و هر ورطه یاورم‏

با آن شجاعتی که تو را بود بینمت‏

افتاده‏ای به خاک، ولی نیست باورم‏

قد راست کن که گر علمت آمده نگون‏

بهرت زآه دل علم دیگر آورم‏

رو در حرم نمی‏کنی ای مه‏لقا، چرا؟

بی مهری از که دیده‏ای ای ماه پیکرم‏

از اشک دیده مشک نمایم پر آب، خیز

آور ز انتظار برون چشم دخترم‏

یک جا زداغ مرگ تو یک جا زبیم خصم‏

دیگر کجا به خواب رود چشم خواهرم‏

دردا که آخر از ستم خصم دون شکست‏

پشتم زمرگ تو، کمر از داغ اکبرم‏

با این دو داغ شاد از آنم که نگذرد

افزون زساعتی که برند از قفا سرم‏

جسم تو پاره‏پاره و دور است خمیه‏گاه‏

ای پاره‏پاره تن، تن پاکت کجا برم؟

تیری که جا گرفته چو مژگان به چشم تو

جاری نمود خون دل از دیده‏ی ترم‏

»جودی» بجاست ارکه بگویی زسیل اشک‏

طوفان نوح می‏رود از دیده‏ی ترم‏