جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

روح تشنگی

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

کاروانی از شعرهای عاشورائی در هفت منزل، به کوشش مرکز پژوهشهای فرهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، چاپخانه بنیاد شهید، تهران، زمستان 1374 ه. ش صفحه 3.

ای بسته بر زیارت قد تو قامت آب‏

شرمنده‏ی مروت تو تا قیامت آب‏

در ظهر عشق عکس تو لغزید در فرات‏

شد چشمه‏ی حماسه زجوش شهامت آب‏

دستت به موج داغ حباب طلب گذاشت‏

اوج گذشت دید و کمال کرامت آب‏

بر دفتر زلالی شط، خط لا نوشت‏

لعلی که خورده بود زجام امامت آب‏

لب‏تر نکردی از ادب ای روح تشنگی‏

آموخت درس عاشقی و استقامت آب‏

ترجیع درد راز گریزی که از تو داشت‏

سر می‏زند هنوز به سنگ ندامت آب‏

از نقش سجده کرده‏ی نخل بلند تو

آیینه‏ای است خفته در آه ملامت آب‏

سوگ تو را زصخره چکد قطره‏ قطره رود

زین بیشتر سزاست به اشک غرامت آب‏

از ساغر سقایت فضلت قلم کشید

گسترد تا حریم تفضل زعامت آب‏

زینب حسین را به گل سرخ خون شناخت‏

بر تربت تو بود نشان و علامت آب‏

با یک هزار اسم تو را کی توان ستود

در تنگنای لفظ که دارد زمامت آب‏

از جوهر شفاعت سعیت بعید نیست‏

گر بگذرد زآتش دوزخ سلامت آب‏

می‏خوانمت به نام ابوالفضل و شوق را

در دیدگان منتظرم بسته قامت آب‏

آمد به آستان تو گریان و عذر خواه‏

با عزم پایبوسی و قصد اقامت آب‏