جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

رفتار با خاندان پیامبر خدا پس از رحلت حضرتش

زمان مطالعه: 4 دقیقه

بعضی از اهل سنت ادعا می‏کنند که علی علیه‏السلام و بنی‏هاشم در سقیفه حاضر شدند و با خلیفه بیعت کردند، در حالی که این نظر خلاف واقعیت است و خود اهل سنت در کتب معتبر خود این گونه بیان کرده‏اند:

حضرت علی علیه‏السلام تا زمان شهادت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام بیعت نکرده است و زمان آن را حداقل شش ماه پس از وفات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دانسته‏اند. علاوه بر آن، در کتب اهل سنت آمده: علی علیه‏السلام را به زور به مسجد برده‏اند و خانه حضرت علی علیه‏السلام را به آتش کشیده‏اند. از جمله:

1- ابوجعفر بلاذری که از موثقین مورخان و محدثان معروف اهل سنت است در تاریخ خود روایت نموده هنگامی که ابوبکر، علی علیه‏السلام را برای بیعت طلبید و قبول نکرد، عمر را فرستاد تا آتشی بیاورد و خانه را بسوزاند.

حضرت فاطمه علیهاالسلام در خانه او را ملاقات کرد فرمود: ای پسر خطاب! آمده‏ای خانه را بر من بسوزانی؟

گفت: آری این عمل قوی‏تر و حتمی‏تر است از آنچه پدرت آورده (!!)

2- ابن‏ابی‏الحدید و طبری روایت کرده‏اند: عمر با اسید بن خضیر، سلمة بن اسلم و جماعتی به در خانه علی علیه‏السلام رفتند، عمر گفت: بیرون بیایید والا خانه را بر شما می‏سوزانم.

3- ابن‏خزابه در کتاب «غرر» از زید بن اسلم روایت کرده که گفت: وقتی علی علیه‏السلام و اصحابش از بیعت امتناع کردند، من از آنها بودم که با عمر هیزم برداشتم و به در خانه فاطمه علیهاالسلام بردیم.

عمر به فاطمه گفت: بیرون کن هر که در این خانه است والا خانه و هر که در آن است را می‏سوزانم.

در آن وقت علی و فاطمه و حسنین علیهم‏السلام و جماعتی از اصحاب و بنی‏هاشم در آن خانه بودند. فاطمه علیهاالسلام فرمود: آیا خانه را بر من و فرزندانم می‏سوزانی؟

گفت: بلی والله! تا بیرون آیند و با خلیفه بیعت کنند (!!)

4- ابن‏عبدربه در جزو سوم «عقد الفرید» صفحه 63 مشروحا توضیح داده است.

5- ابن‏ابی‏الحدید در صفحه 134 جلد اول «شرح نهج‏البلاغه» (چاپ مصر) از کتاب «سقیفه» جوهری این موضوع را به طور مبسوط نقل نموده است.

6- ابن‏قتیبه‏ی دینوری در صفحه 13 جلد اول کتاب معروف «الامامة و السیاسة» قضیه سقیفه را مفصلا شرح می‏دهد و مطلب را این طور شروع می‏کند:

ان ابابکر رضی الله عنه تفقد قوما تخلفوا عن بیعته عند علی کرم الله وجهه، فبعث الیهم عمر فجاء فناداهم و هم فی دار علی، فابوا ان یخرجوا، فدعا بالحطب، و قال: و الذی نفس عمر بیده! لتخرجن او لاحرقنها علی من فیها.

فقیل له: یا اباحفص! ان فیها فاطمة.

فقال: و ان.

فخرجوا فبایعوا الا علیا…

ابابکر مطلع شد که عده‏ای نزد علی علیه‏السلام جمع شده‏اند و با او بیعت نمی‏کنند. پس عمر را به جانب آنها فرستاد. عمر آنها را در حالی که در خانه علی علیه‏السلام بودند صدا کرد. آنها از خروج امتناع کردند، پس عمر دستور داد هیزم آوردند و گفت: قسم به خدایی که جان عمر به دست اوست! یا خارج می‏شوید، یا خانه را با اهلش آتش می‏زنم (!!)

به او گفتند: ای اباحفص! در این خانه فاطمه علیهاالسلام است.

جواب داد: حتی اگر فاطمه هم باشد (!!)

آنگاه همه خارج شدند و بیعت کردند مگر علی علیه‏السلام…

هنگامی که فاطمه علیهاالسلام صدای آنها را شنید به صدای بلند ندا درداد:

یا ابت! یا رسول الله! ماذا لقینا بعدک من ابن‏الخطاب و ابن‏ابی‏قحافة:

ای پدرجان! ای پیامبر خدا! بعد از تو از دست عمر بن خطاب و ابوبکر چه بر سر ما می‏آید.

همین که مردم صدای ناله فاطمه علیهاالسلام را شنیدند برگشتند در حالی که اشک‏هایشان جاری و جگرهایشان سوخته بود؛ ولی عمر با عده‏ای ماندند تا علی علیه‏السلام را به اجبار از خانه بیرون آوردند و نزد ابوبکر بردند. به آن حضرت گفتند: با ابوبکر بیعت نما.

فرمود: اگر بیعت نکنم چه خواهید کرد؟

گفتند: اذا والله الذی لا اله الا هو! نضرب عنقک؛ در آن صورت، قسم به خداوندی که جز او معبودی نیست! گردنت را می‏زنیم.

علی علیه‏السلام فرمود: پس بنده‏ی خدا و برادر رسول او را خواهید کشت…

ابن‏قتیبه شرح قضیه را مفصل بیان می‏کند و این گونه ادامه می‏دهد:

علی علیه‏السلام بیعت نکرده به خانه برگشت. بعدها ابوبکر و عمر (با مقدماتی) به

منزل فاطمه علیهاالسلام رفتند تا (به زعم خود) رضایت او را فراهم کنند.

حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: آیا نشنیده‏اید که پدرم فرمود: سخط فاطمه سخط و نارضایتی من است؟

گفتند: آری.

پس فرمود: خدا را شاهد می‏گیرم شما دو نفر مرا اذیت نموده‏اید، در هر نمازی شما را نفرین می‏کنم تا پدرم را ببینم و از شما شکایت کنم.

7- احمد بن عبدالعزیز جوهری در کتاب «سقیفه‏ی» خود به تفصیل روایات مختلفی در این موضوع ذکر کرده است و در پایان یکی از روایات آورده است که:

فغضبت فاطمة علیهاالسلام علی ابی‏بکر و لم تتکلم به حتی توفیت.

فاطمه علیهاالسلام بر ابوبکر خشمناک بود و با او سخن نگفت تا آنگاه که به شهادت رسید.

8- مسعودی صاحب تاریخ «مروج الذهب» در کتاب «اثبات الوصیه» ضمن شرح مفصل قضایای روز سقیفه می‏گوید:

فهجموا علیه و احرقوا بابه و استخرجوه منه کرها و ضغطوا سیدة النساء بالباب حتی اسقطت محسنا.

پس آنان بر خانه علی علیه‏السلام هجوم بردند و در خانه را آتش زدند و علی علیه‏السلام را به زور از خانه خارج کردند و سرور زنان عالم حضرت زهرا علیهاالسلام را میان در و دیوار آن چنان فشار دادند که فرزندش محسن را سقط نمود.

قضیه آتش زدن و اجبار و اکراه به بیعت، توهین به علی علیه‏السلام و بنی‏هاشم برای بیعت، سقط جنین و سایر مظالم در کتب معتبر علمای اهل سنت ضبط است و اگر اعتراضی است به بلاذری، طبری، ابن‏خزابه، ابن‏عبدالبر، ابن‏عبدربه

جوهری، مسعودی، نظام، ابن‏ابی‏الحدید، ابن‏قتیبه، ابن‏شحنه، حافظ ابراهیم و امثال ایشان است که در کتاب‏های خود نوشته‏اند و اشعاری سروده‏اند.