همان صفحه 73.
سالها بر درگهت خدمتگزارم، یاحسین
وین زمان بر لطف تو، امیدوارم یا حسین
ای ید مشکل گشایت بر همه عالم محیط
مشکلی لاینحل افتاده به کارم، یا حسین
تشنگان در انتظار آب و من در پیش آب
غرقه در خون، تاب ره رفتن ندارم، یا حسین
اذن آب آوردنم دادی، ولی ممکن نشد
زین جهت از پیشگاهت شرمسارم، یا حسین
گرچه چشمم بسته شد از خون، ولی در راه تو
باز شد دیدگان انتظارم، یا حسین
دشمن از تیغ جفا انداخت دستم را چو دید
دست از دامان مهرت بر ندارم، یا حسین
ای تو صاحب اختیارم، رحمتی کز یک عمود
رفته از دل تاب و از کف اختیارم، یا حسین
گر برادر خواندمت بود از کمال اشتیاق
ورنه در کویت غلامی جان نثارم، یا حسین
در ولادت دیده بگشودم به دامان علی
در شهادت سر به پایت میگذارم، یاحسین
در حضورت گرنه بر خیزم مرا معذور دار
چون که دیگر طاقتی بر جان ندارم، یا حسین
بر «مؤید» التفاتی کن به جان اکبرت
کز دل سوزان شد این سان سوگوارم، یا حسین