جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دست بریده

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

شاعر: حاج علی‏اصغر سرکاری آرانی، مؤلف کتاب‏های «هلال غم» (4 جلد)

آمده در کربلا بهر حسین یاور شد

کاروان عشق را او ساقی لشکر شود

پاره پاره پیکرش از تیغ و از خنجر شود

با قیامش کربلا چون صحنه‏ی محشر شود

دست‏های او جدا گردد اگر از پیکرش‏

فاطمه آید کنار او به جای مادرش‏

کیست عباس؟ آن که عالم جان فدایش می‏کند

در گرفتاری حسین هر دم صدایش می‏کند

تو را بی‏نیاز احسان خاک پایش می‏کند

کی رها از درگه خود او گدایش می‏کند

ای ولایت یا اباالفضل! روز محشر حاصلم‏

نقش بسته نام تو از روز اول در دلم‏

گر نبود عباس از عشق و وفا نامی نبود

گر نبود عباس از کرب و بلا نامی نبود

گر نبود عباس دیگر از شما نامی نبود

از دیار کربلا و نینوا نامی نبود

گر دو دستش را نموده در ره قرآن فدا

دست ببریده دهد بر درد بی‏درمان روا

دست ببریده شفا بر درد بی‏درمان دهد

دست ببریده زامر حق بر مرده جان دهد

دست ببریده شرف بر عترت قرآن دهد

دست ببریده ندا بر بنده از یزدان دهد

من که کردم یاری از دین خدا در علقمه‏

پیروی کردم زقرآن و حسین فاطمه علیهم‏السلام‏

دردمندان دست ببریده چه غوغا می‏کند

دست ببریده گره از کارها وا می‏کند

دست ببریده مدال عشق امضا می‏کند

دست ببریده به محشر حشر برپا می‏کند