مرحوم مغفور خطیب توانای کربلا حاج شیخ هادی خفاجی رحمه الله یکی از منبریهای به نام کربلای معلا بود، وی در یکی از مجلسهای خود که در خانههای کربلا منبر میرفت، چنین نقل کرد:
سال 1370 هجری بود که عدهای از زوار بحرینی از من خواستند در مجلسی که در صحن مطهر حضرت اباالفضل علیهالسلام برگزار بود، منبر بروم و بخوانم.
– البته مرحوم شیخ در خواندن به نوای بحرینیها تخصص داشت -.
مرحوم شیخ قبول نمود که در وقت تعیین شده در صحن حضرت عباس علیهالسلام منبر رود، و آنهایی که باید حاضر شوند و جمع زیادی از سایر مردم، حاضر شدند.
پس از پایان منبر مرحوم شیخ هادی از سبب تشکیل مجلسی در صحن حضرت عباس علیهالسلام و آن هم به نام حضرت عباس علیهالسلام – که معمولا نام حضرت عباس علیهالسلام در میان عربها در روز 7 محرم برده میشود – سؤال نمودند.
یکی از افراد که همان درخواست کنندهی این مجلس به نام حاج احمد خلفان بود – که نذر کرده بود که این مجلس را در صحن حضرت عباس علیهالسلام برگزار نماید – گفت: علتش این بود من از جملهی غواصان بودم که برای دریافت لؤلؤ به دریا میرفتم، روزی به اتفاق فرزندم که نامش عباس بود به دریا رفتیم، هم چنان که خود سرگرم غواصی در قعر دریا بودم یک مرتبه دیدم فرزند هشت سالهام در میان امواج خروشان قرار گرفته و برای نجات او خود را در میان دریا انداختم و تعادل خود را از دست دادم. اما متأسفانه نتوانستم کاری از پیش ببرم، سر به سوی آسمان بلند کردم و فریاد زدم: خدایا! فرزندم عباس را به حق عباس فرزند امیرالمؤمنین علیهماالسلام نجات بده.
پدر فرزند میگوید: یک مرتبه دیدم آب بالا آمد و فرزندم را به طرف خشکی پرت نمود. حمد خدای را به جا آوردم و شکر نمودم و قرار گذاشتم، وقتی ماه محرم فرارسید به کربلا بیایم و اولین کاری که انجام بدهم زیارت مرقد حضرت عباس علیهالسلام باشد، آنگاه از حضرت به خاطر لطف و کمکی که نموده تشکر نمایم. هم اکنون آمدهام به نذرم وفا نمایم. (1).
1) همان ص 79.