در زیارتنامهی منسوب به حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف میخوانیم: «السلام علی العباس بن أمیرالمؤمنین المواسی أخاه بنفسه الآخذ لغده من أمسه الفادی له الواقی الساعی الیه بمائه المقطوعة یداه«.
سلام بر عباس فرزند امیرمؤمنان علیهماالسلام که جانش را در راه مواسات با برادرش تقدیم
نمود، دنیایش را در راه تحصیل آخرت صرف کرد و جانش را برای حفاظت از برادرش قربانی ساخت…
در این سلام حضرت بقیةالله حجة بن الحسن العسکری – عجل الله تعالی فرجه الشریف – به چند فضیلت از فضایل حضرت عباس علیهالسلام اشاره فرموده است:
1. جانش را نثار برادر کرد.
2. دنیا را وسیلهی نیل به آخرت قرار داد.
3. نگهبان سپاه و خیام حرم حضرت سیدالشهداء علیهالسلام بود و سعی فراوان کرد تا آب را به لب تشنگان برساند.
4. دو دستش را در راه جهاد فی سبیل الله قطع شد.
سپس حضرت میفرماید: خدا لعنت کند دو قاتل او یزید بن رقاد و حکیم بن طفیل را (1).
به دریا پا نهاد و، خشک لب بیرون شد از دریا
مروت بین، جوانمردی نگر، غیرت تماشا کن!
از ملاحظهی کلمات ائمهی اطهار – سلام الله علیهم اجمعین – در باب قمر بنیهاشم علیهالسلام، برای انسان یقین حاصل میشود که فرزند رشید امالبنین علیهاالسلام نزد آن بزرگواران از مقام و منزلت بس بزرگی برخوردار است، چنانکه کرامات مذکور در بخش پایانی کتاب حاضر نیز بروشنی مؤید این امر میباشد.
دانشمند محترم، آیةالله فاضل دربندی به حضرت آیةالله شیخ اعظم شیخ مرتضی انصاری گفت: چون شیعهی امامیه از شما تقلید میکنند و فعل شما حجت است، خوب است هنگام تشرف، آستان و عتبهی مقدسهی امام علیهالسلام را ببوسید و جبهه بر آن بسایید.
شیخ فرمود: من آستان و عتبهی مقدسهی حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام را میبوسم، تا چه رسد به آستان و عتبهی ائمه علیهمالسلام، و عتبه و آستان مقدس حضرت ابیالفضل العباس علیهالسلام را میبوسم چون محل قدمهای زائرین آن بزرگوار است تا چه رسد به اینکه آستان و عتبهی ابوالفضل علیهالسلام فرزند علی علیهالسلام باشد.
آری، مردان با ایمان و روشن ضمیر، جان در راه امام علیهالسلام دادند، مانند کمیلها،
قنبرها، رشیدها، میثمها، حبیبها، مسلمها، عابسها، و آن همه شهدای راه فضیلت و حقیقت؛ چگونه میشود فرزندان همان پدران، و شاگردان همان مکتب، حتی از بوسیدن و جبهه سایی بر دربار آنان خودداری کنند و گوش به یاوه سرایی این یاوه سرایان دهند که میگویند: شرک است، بت پرستی است، کفر است! با اینکه معنی شرک و بت پرستی و کفر را نفهمیده و خود، هم مشرکند و هم بتپرست وهم کافر! (2).
1) سوگنامهی آل محمد: صفحهی 299 از انتشارات ناصر قم، چاپ چهارم، به نقل از بحار: جلد 45 صفحهی 66.
2) افسانهی کتاب یا بررسی، عطایی خراسانی، صفحهی 429.