جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

جانبازی برادران عباس

زمان مطالعه: 2 دقیقه

مطابق نقل بعضی از مقاتل، نخست عبدالله، سپس جعفر، و پس از او عثمان به میدان رفتند و پس از نبرد شجاعانه به شهادت رسیدند. (1).

ولی علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار نقل می‏کند، نخست عثمان، سپس جعفر، و پس از او عبدالله به میدان رفتند و شهید شدند، و چگونگی به میدان رفتن آنها را چنین ترسیم می‏نماید:

عثمان علیه‏السلام (2) به میدان نبرد تاخت، در حالی که چنین رجز می‏خواند:

انی انا عثمان ذو المفاخر

شیخی علی ذو الفعال الطاهر

و ابن‏عم للنبی الظاهر

اخی حسین خیرة الاخایر

و سید الکبار و الاصاغر

بعد الرسول و الوصی الناصر

یعنی: منم عثمان که صاحب حسب و نسب ارجمند

هستم، پدر و سرورم علی علیه‏السلام رادمرد نیکوکردار است، همان کسی که پسر عموی پیامبر پاک صلی الله علیه وآله می‏باشد، برادرم حسین است که سرور نیکان و آقای بزرگ و کوچک، بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله و بعد از وصی پیامبر صلی الله علیه وآله علی یار و یاور پیامبر صلی الله علیه وآله می‏باشد.

عثمان قهرمانانه با دشمن جنگید، سرانجام بر اثر اصابت تیری که خولی انداخت و بر پهلوی او وارد شد، به زمین افتاد، در این حال یکی از دشمنان که از خاندان بنی‏دارم بود، به او حمله کرد و او را به شهادت رسانید و سرش را از بدنش جدا نمود. (3).

پس از او برادرش جعفر علیه‏السلام به میدان تاخت، در حالی که چنین رجز می‏خواند:

انی انا جعفر ذو المعالی‏

ابن‏علی الخیر ذو النوال‏

حسبی بعمی شرفا و خالی‏

احمی حسینا ذی الندی المفضال‏

یعنی: من جعفر، دارای حسب و نسب ارجمند، پسر علی نیک مرد و عطابخش هستم، همین شرافت و افتخار مرا بس که عمو و دایی ارجمند دارم، از حریم حسین که بخشنده و بزرگوار و بلند مقام است حمایت می‏کنم.

به دشمن حمله کرد و به جنگ پرداخت و جمع کثیری را به

هلاکت رسانید، سرانجام بر اثر تیر خولی بن یزید اصبحی که به چشمش یا گیجگاهش خورد، به شهادت رسید. (4).

پس از او عبدالله به میدان تاخت، در حالی که چنین رجز می‏خواند:

انا بن ذی النجدة و الافضال‏

ذاک علی الخیر ذو الفعال‏

سیف رسول الله ذو النکال‏

فی کل قوم ظاهر الاهوال (5).

یعنی: من پسر صاحب کمال و شرافت و ارزش‏ها هستم، پدرم همان علی علیه‏السلام رادمرد نیک کردار و پر تلاش است، همان انسانی که شمشیر برنده‏ی رسول خدا صلی الله علیه وآله بود، همان که گردنکشان را مجازات می‏کرد، و در میان هر قوم (سرکش(، دارای شکوه و جلال کوبنده و وحشت اندازنده در میان سرکشان متمرد بود.

او به نبرد پرداخت و همچنان به نبرد سخت با دشمن، ادامه داد و بسیاری از شجاعان دشمن را کشت، و آنها را با اسب‏هایشان واژگون نمود و سرانجام پس از درگیری شدید با هانی بن ثبیت حضرمی، توسط او، به شهادت رسید. (6).


1) منتهی الآمال، ج 1، ص 277.

2) روایت شده: حضرت علی علیه‏السلام فرمود: من این فرزندم را همنام برادرم (برادر دینیم) عثمان بن مظعون [که یکی از سابقین به اسلام و وفاداران مخلص پیامبر صلی الله علیه وآله بود، و نخستین مسلمانی بود که در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد] نمودم (بحار، ج 45، ص 37 و 38(.

3) بحار، ج 45، ص 37.

4) و طبق زیارت ناحیه امام هادی علیه‏السلام، هانی بن ثبیت او را کشت (بحار، ج 45، ص 66(.

5) در بعضی از عبارات، مصرع آخر چنین ذکر شده: «فی کل یوم ظاهر الاحوال» (معالی السبطین، ج 1، ص 431(.

6) بحار، ج 45، ص 37 و 38 – معالی السبطین، ج 1، ص 431 – نفس المهموم، ص 172.