6- جناب آقای علی شوکت – که از مردم شمال عراق (ترکمانها(، منطقهی صلاحالدین، بخش «طوز خرماتوز» است – نقل میکرد:
طبق آنچه مرسوم است شیعیان در هر منطقه و مکانی نشانههای عزاداری و سیاهپوشی به در و دیوار، مساجد و تکایا میزنند که نشانه غم و اندوه میباشد. حاجی عزیز فتیری، از مردم بخش «طوز خرماتوز» و عدهی زیادی از مردم در جریان سیاهپوشی شرکت مینمایند. شخص کردی که نسبت به شیعه خیلی کینه
و عقده داشت، آنها را مورد سرزنش و توبیخ قرار میداد. پیوسته این گونه اعمال را مورد نکوهش خود قرار میداد.
آن مرد – که بسیار پست و فرومایه بود – نقش پرچم اسرائیل و امریکا را بر سینهی خود – بر روی گوشت نه لباس – کشیده بود. به طوری که دیده میشد و پیوسته بر دوچرخه سوار میشد، از این طرف و آن طرف میرفت و شیعیان را مسخره میکرد.
روز دوم محرم سال 1425 هجری هنگام آمدن به آنجا دیدم پارچههای سیاه، علمها و عکس و تمثال امیرمؤمنان علی علیهالسلام در میان آب و لابه افتاده و پارچهها قطعه قطعه شده، معلوم شد که همان مرد کرد – که پیوسته انتقاد میکرد – آمده و اینها کار او بود.
حاج عزیز که از افراد خیر بود، میگوید: من ایستادم و حضرت اباالفضل علیهالسلام را مورد خطاب قرار دادم: آیا در مقابل این گستاخی ساکت میمانی؟
همه صدای مرا شنیدند، پس از چند لحظه دیدم، همان مرد کرد با خوشحالی و خنده از جلو آن محل گذشت و من در حالی که اشک در چشمانم حلقه زده بود به او نگاه میکردم. بعد از سه ساعت خبر آوردند که تیر بر همان مرد کرد اصابت کرده و به هلاکت رسیده است. وقتی خواستند او را غسل دهند، دیدند بر سینهی او عکس پرچم و اسرائیل منقش است.
عالم آن دیار گفت: باید این عکس پرچم – که بر گوشت بدن او کشیده شده – پاک شود، و بعد به خاک سپرده شود.
سه نفر از عموزادهها و برادرش شروع کردند به پاک کردن سینهی او کردند، آنها به وسیلهی بنزین آن نقشها را پاک میکردند. در این اثنا یکی از آن چند نفر، کبریت روشن کرد تا سیگار روشن کند، یک مرتبه آتشسوزی به وجود آمد و
سبب انفجار شد، که در نتیجه، چهار نفر با میت سوختند و بقیه برای درمان به بیمارستان منتقل شدند.
آری، این بود سزای کسی که نسبت به مقام امام حسین علیهالسلام جسارت کند و نمونهای از مجازات اباالفضل علیهالسلام.