جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تیرآهن‏های مسجد را گذاشته بودند

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

از پدرم شنیدم که مرحوم سید مرتضی موسوی، که ساکن روستای نادیلو و یک فرد متدین و راستگو بوده، برایم چنین نقل کرد:

زمانی که مشغول ساختن بنای قدیمی مسجد حضرت ابوالفضل (علیه‏السلام) نادیلو بودیم، با تلاش گسترده آن را ساخته و دیواره‏هایش به آن اندازه رسانیدیم که تیر سراسری را سر آنها بگذاریم، ولی با توجه به بزرگی و سنگینی تیر مزبور، و نبود وسایل جدید از قبیل جرثقیل نتواستیم آن را سر دیوارها بگذاریم. سرانجام هنگام غروب نزدیک شده و مردم از آن دست کشیده و هر کس به سوی خانه خود رهسپار شد.

سحرگاه آن شب من – سید مرتضی – از خانه بیرون می‏رفتم تا از چشمه آب بیاورم، از کنار مسجد رد می‏شدم، دیدم که یک روشنایی مانند نور فانوس در مسجد یاد شده نمایان است. بنده چندان به آن اهمیت نداده و رفتم چشمه و ظروف را از آب پر کرده و باز گشتم. هنگام بازگشت که هوا روشن شده بود. مشاهده کردم که تیر سراسری را در دیواره‏های مسجد گذاشته‏اند!

آن گاه مردم آبادی از این قصه عجیب مطلع شده و آمدند و سقف مسجد را ساختند.