تاریخ بیانگر آن است که هماره افرادی با قلبی لبریز از عشق و دستی پر از سخاوت به نوسازی، تعمیر و بازسازی حرم مطهر عباس علیهالسلام همت گماردهاند. در میان این ارادتمندان گروهی از پیروان ادیان مختلف، که گره
مشکلات خود را با لطف باب الحوائج گشودهاند، نیز دیده میشوند.
هر زمامدار و شخصیتی که به تعمیر و بازسازی و یا گسترش حرم امام حسین علیهالسلام پرداخته، حرم مطهر حضرت ابوالفضل را نیز تعمیر و بازسازی کرده است.
آلبویه مخلصترین حاکمان به خاندان رسالت بودهاند که با برپایی مراسمی خاص، یاد و نام امام حسین علیهالسلام و برادرش را زنده نگاه داشتند. این کار عظیم در زمان عضدالدوله دیلمی، که تشیع دین رسمی اعلام شد، گسترهای افزون یافت. او در سال 371 قمری بنای حرم حضرت اباالفضل علیهالسلام و گنبد آن را برعهده گرفت (1).
پس از آلبویه، صفویان نقشی چشمگیر در عمران و پیشرفت بارگاه عباس علیهالسلام از خود نشان دادند و کاشی کاری گنبد، توسعهی رواق و صحن و بنای ایوان جلو در اول حرم انجام شد و فرشهای گران قیمتی به آستانهی حضرت اهدا شد.
تعمیر، توسعه و بازسازی صحن و سرای علمدار کربلا همچنان ادامه یافت و در زمانهای مختلف، برخی از قسمتها کاشی کاری، بعضی از جاها طلا کاری شد و یا ضریحی از نقره خالص برای قبر مطهر فراهم گردید. (2) و
در پی این فعالیتهای مخلصانه، حرم مطهر با سنگ مرمر فرش شد، گنبد و گلدستهها تعمیر و یا کاشی کاری گردید و ضریحی دیگر برای مرقد تهیه شد، تا آنکه حرم مطهر دارای بنایی بزرگ گردید که ضریحی از نقره سفید در وسط آن قرار گرفت. اطراف آن رواقهایی بود که همه به یکدیگر راه داشتند و بر فراز این چهار رکن، گنبدی از کاشیهای زیبا و رنگارنگ بنا گردید. و در برابر آن، دو گلدسته که سر آن طلای خالص و قسمت پایین از کاشی پوشیده شده، وجود داشت.
در سال 1375 قمری، طلا کاری گنبد انجام شد و روز 28 رجب سال 1385 شهر کربلا شاهد ورود ضریح جدیدی از طلا و نقرهی خالص، با سنگهای قیمتی همراه با مینا کاری بود. این ضریح مقدس به همت و دستور علامهی بزرگ، آیتالله سید محسن حکیم در اصفهان ساخته شد. روز استقبال از آن، یکی از روزهای به یادماندنی کربلا بشمار میرود (3).
1) ر. ک: تاریخ و جغرافیای کربلای معلی، عماد الدین اصفهانی؛ میراث کربلا، سلمان هادی آل طعمه، ترجمهی محمدرضا انصاری، ص 35؛ زندگانی قمر بنیهاشم، ص 219 – 217؛ العباس، ص 217 – 216.
2) قمر بنیهاشم، ص 127؛ سردار کربلا، ص 368 – 366.
3) میراث کربلا، سلمان هادی آلطعمه، ترجمهی محمدرضا انصاری، ص 51 – 57. (با تلخیص فراوان(؛ سردار کربلا، ص 322 – 320.