جناب آقای حاج شیخ علیاکبر قحطانی کرامتی را این گونه نقل کرد:
یکی از عنایات و الطاف حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام به این حقیر این بود که در سال 1383 شمسی در ایام اربعین به کربلا مشرف شدم. در آن سال حال خوشی داشتم و منتظر عنایت حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام و برادرش حضرت قمر بنیهاشم علیهالسلام بودم و میدانستم که آقا اباعبدالله الحسین علیهالسلام ما را ناامید نخواهد کرد.
چیزی نگذشت که سید بزرگواری را ملاقات کردم، او مبلغ صد دلار – که تقریبا نزدیک به نود هزار تومان، پول ایرانی است – به من داد. بعد از آن به حرم مطهر قمر بنیهاشم حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام مشرف شدم، همیشه ملتزم بودم که زیارت حضرت ابوالفضل علیهالسلام را ترک نکنم، همان روز – یا روز دیگر – بود که به حرم حضرت ابوالفضل علیهالسلام مشرف شدم و در جستجوی جای خلوتی بودم که زیارت بخوانم و اعمال حرم شریف را انجام دهم.
جای خلوت پیدا کردم، کنار رواق، دری که منتهی به زیرزمین است – که قبر اصلی حضرت در آن زیرزمین است – مشغول زیارت، نماز، دعا، صلوات و توجه به درگاه خداوند بودم. در همین اثنا بود که سیدی با چند نفر آمدند و اظهار داشتند که برای ما زیارت بخوان.
من مشغول زیارت شدم، دعا خواندم، وقتی تمام شد آن سید بیست و پنج هزار دینار عراقی به من داد، فهمیدم که عنایتی از طرف حضرت میباشد و گفت: چیزی برای زن و بچهات بخر.
به نظرم دقیقا در همان روز – یا روز دیگر – به حرم امام حسین علیهالسلام برای ادای نماز مغرب و عشا مشرف شدم. در همین حال، آقایی آمد و در کنارم ایستاد و پس از پایان نماز دست به جیب خود نمود و مبلغ بیست و پنج هزار دینار عراقی به من داد.
البته عنایات و الطاف حضرت ابیعبدالله الحسین علیهالسلام و برادرش حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام بیش از این است که بخواهم بیان کنم، لذا به این مختصر اکتفا کردم.
علیاکبر حائری قحطانی