جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بنا و به سازی مرقد قمر بنی‏هاشم

زمان مطالعه: 4 دقیقه

با توجه به سخنان گذشته، به خوبی آشکار می‏شود که مدفن سرور ما ابوالفضل علیه‏السلام از واضحترین مصادیق خانه‏هائی است که خداوند اذن فرموده تا بلند پایه و مرتفع گردد و نام او در آنها برده شود، چرا که او در طلایه‏ی مرزبانان استمرار خط امامت، نهایت ایثارگری را به عمل آورده و نام خود را در دفتر شهدا و صدیقان، تا ابد جاوید داشته است. و عمران و به سازی بارگاه شریفش، محقق ساختن آن رازی است که بدان واسطه مرقد مطهرش از دیگر شهیدان کربلا، جدا می‏باشد؛ که قبلا در مبحث شهادت حضرتش از آن یاد کردیم.

از طرف دیگر چون با توجه به حدیث امام صادق علیه‏السلام دانستیم که او چه منزلت رفیعی در ملأ اعلی و در جمع انبیاء و صدیقان و شهیدان دارد، به طوری که تمامی آنان تمنای مقام او را می‏نمایند، پرداختن به مشهد مقدس او، از قبیل به سازی و عمران آن از سزاوارترین فرائض عالم شهود است.

باری، خداوند سبحان، برای بنای مطهر قمر بنی‏هاشم سلام الله علیه گروهی از مردم اعم از ملوک و امرا و علما و محترمین را برگزید تا خیر و سعادت جاودان را در دو سرا نصیبشان ساخته و بر دستشان بهترین عمل خیر و باقیات صالحاتی را جاری سازد و نام نیک و جاویدی از خود به یادگار گذارند. از این رو با گذشت زمان، عمران مرقدش رو به فزونی رفته و هر روز شکوه و عظمت آن بیشتر گشته؛ تا به امروز که در دلفریبترین صورت خود رخ نموده است. گنبد مینایش را نگر که در افراشتگی بر آسمان پهلو زند، و در درخشش از ستارگان سبقت جوید. حرم مطهرش را شاهد باش که در عظمت،

عرش برین را یادآور است، به رواق زیبایش چشم انداز که با آیینه کاریهای ظریف در سر بلندی از افلاک برتر رفته، صحن شریفش را ببین که ساحت قدس کبریائی گشته، و ضریح سیمگونش را بنگر که غرفه‏ها و اریکه‏های بهشتی را حکایت می‏کند.

مورخان گویند که شاه طهماسب صفوی در سال 1032 ه.ق گنبد مطهر را کاشیکاری نمود، بر صندوق قبر، ضریح، برای حرم حضرتش، صحن و ایوان و در مقابل درب اول سرائی برای زوار قرار داد و برای فرش ساختن حرم هم قالیهائی گرانبها از دستبافتهای ایران فرستاد.

چنانکه در سال 1155ه. ق. نیز نادرشاه هدیه‏های بسیاری به حرم مطهر ارسال نمود و برخی از بناهای مرقد شریف را آیینه کاری کرد. در سال 1157 ه. ق نیز وزیر مکرمش به کربلا مشرف شد و صندوق قبر را تعویض و ایوان را تعمیر نمود و شمع آویزی تحفه آورد که روشن افزای حرم منیع قمر بنی‏هاشم علیه‏السلام گشت.

بعد از حادثه‏ی هجوم وهابیان، به کربلا در سال 1216 و غارت هر آنچه که در حرم سیدالشهداء و حضرت عباس علیهماالسلام به چنگشان آمد، فتحعلیشاه، برای جبران اعمال وحشیانه‏ی آنان قیام نمود و به تجدید بنا و تعمیر حرمین شریفین پرداخت. از جمله گنبد حضرت اباعبدالله علیه‏السلام را با قطعات طلا پوشاند و گنبد حضرت عباس علیه‏السلام را کاشی و میناکاری نمود، در مقابل درب اول از سمت قبله ایوانی بنا نهاد، صندوقی از چوب اعلا بر قبر شخصیت ستم ناپذیر سیدالشهداء علیه‏السلام قرار داد و ضریح مطهر را هم که از نقره بود بر آن بنا گذاشت.

مؤلف کتاب «طاقة الریحان» علامه‏ی بزرگوار حاج میرزا عبدالکریم مقدس ارموی در ص 91 از کتاب خود متذکر شده است که: دائی جده‏ی مادریش حاج شکر الله بدل بک افشاری، ایوان مقابل حرم ابوالفضل علیه‏السلام را طلا کاری نمود و در این راه تمام مال خود را خرج نمود؛ و او این کار را به ارشاد فقیه و مجتهد عظیم الشأن شیخ زین‏العابدین مازندرانی متوفی دوازدهم

ذی قعده‏ی سال 1309 ه. ق انجام داد. و اسم او (حاج شکر الله) در سمت غربی دیوار ایوان بر کتیبه‏ی طلا و به خط طلا نوشته شده و تاکنون موجود است؛ و تاریخ آن هم سال 1309 ه.ق می‏باشد.

در کتاب مذکور آمده است که: نصیر الدوله، مناره‏ی ابوالفضل سلام الله علیه را طلاکاری نمود و صنعتگری که به ساحت قطعات طلای آن اقدام می‏ورزید در کار خود غش و نیرنگ به عمل آورد، اما از شیوه‏ی او آگاه شدند و وی را از بغداد به کربلا آوردند؛ چون داخل صحن شد دچار اضطراب گشت و صورتش کاملا رو به سیاهی رفت و فردای آن روز درگذشت.

علامه سید حسن مؤلف کتاب «فدک» و دیگر آثار ارزنده برایم بازگو نمود که ایوان طلای کوچک مقابل درب اول را محمدشاه هندی، امیر شهر لکنهو، به حرم حضرت عباس علیه‏السلام هدیه کرد، و رواق با سقف چوبین هم به امر سلطان عبدالحمید خان بوده است. وی همچنین بیان داشت که محمد صادق اصفهانی شیرازی الاصل گنبد را مجددا کاشی و میناکاری نمود؛ و او آن کسی است که خانه‏های اطراف صحن شریف را خریداری کرده و صحن را به شکل کنونی گسترش داده و آن را کاشیکاری نموده است؛ و آن فزونی مساحت صحن بیشتر از طرف قبله بوده تا از جهات دیگر، شخص محترم مزبور در آرامگاهی جنب درب قبله موسوم به نام خود وی مدفون می‏باشد. خداوند بر او رحمت آورد و به سبب خدمتش به ابوالفضل علیه‏السلام، بهترین پاداش را به او ارزانی فرماید.

درب نقره هم که در ایوان طلای مقابل ضریح حضرت عباس علیه‏السلام است، سید بزرگوار، خادم حرم مطهر، سید مرتضی در سال 1355 ه. ق بنا نهاده است.

همچنین (در آن ایوان) قصیده‏ی استاد سخن شیخ محمد علی یعقوبی حک شده است که ما (ترجمه‏ی) آن را در اینجا می‏آوریم:

سر بر آستان مرقدی سای که باورم چنین است که ستارگان آسمان آرزو دارند تا سنگریزه‏های آن باشند.

و از خاک مدفن ابوالفضل علیه‏السلام غباری ببوی، که مشک و عبیر، بوی آن

را حکایت نتواند نمود.

در اینجا ماه بنی‏هاشمی سر به خاک نهفته که چون فروغش جلوه‏گر می‏شد دیگر از برای شب تار ضلالت، ظلمتی باقی نمی‏نهاد.

او در هنگامه‏ی عاشورا ساقی تشنگان بود، پس تو از سرشک دیدگانت، تربتش را سیراب ساز.

در پیشگاهش از دیده خون روان کن که او آن کسی است که حسین در سوگش بسیار گریست.

جعفر طیار – که با دو بال در بهشت پرواز می‏کند – نیز هم پرواز او نیست، چرا که او دو دستش را با ضربات شمشیر دشمن از کف داد.

او درگاه حسین است که هر که عازم کویش شود و از او پناه خواهد، محروم و نومید نمی‏گردد.

او پاسدار هدایت بود و ایثارگر راه توحید، و در این راه دو دست مبارکش او را کفایت نمود.

در پیشگاه سبط مصطفی صلی الله علیه و آله جان باخت، همچون پدرش حیدر کرار سلام الله علیه که خویش را فدای برادرش پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله نمود.

مرتضی، برای او دربی قدسی مآب از نقره بنا نهاد که برق آن چشمها را می‏رباید.

آن دربی است که هر که در آن شود گناهانش آمرزیده گردد و هر فرد خائف و ترسانی با دست آویختن به دستگیره‏ی آن به امن و امان دست می‏یابد.

در مقابل او بایست و دست دعا بر آسمان برافراز و به حضرتش توسل جوی که به خاطر وجود مبارک اوست که دعای آدمی مستجاب می‏گردد.