جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ام البنین (2)

زمان مطالعه: 4 دقیقه

مام ابوالفضل علیه‏السلام ام‏البنین است. سلسله‏ی نسب این همسر شایسته‏ی علی مرتضی علیه‏السلام به قرار زیر می‏باشد:

فاطمة (1) دختر حزام (2) بن خالد بن ربیعة بن وحید بن کعب بن عامر بن کلاب بن ربیعة بن عامر بن صعصعة بن معاویة بن بکر بن هوازن.

مادر او ثمامه (3) از خانواده‏ی سهیل بن عامر بن مالک بن جعفر بن کلاب می‏باشد و دیگر جده‏های او عبارتند از:

جده‏ی اول: عمره دخت طفیل بن مالک اخرم بن جعفر بن کلاب.

جده‏ی دوم: کبشه دخت عروة الرحال بن جعفر بن کلاب.

جده‏ی سوم: ام خشف دخت ابی‏معاویه فارس هراربن عبادة بن عقیل بن کلاب.

جده‏ی چهارم: فاطمه دخت جعفر بن کلاب (4).

جده‏ی پنجم: عاتکه دخت عبد شمس بن عبد مناف بن قصی (جد حضرت رسول صلی الله علیه و آله(؛ که در «عمدة الطالب» نام او را فاطمه دانسته است.

جده‏ی ششم: آمنه دخت وهب بن عمیر بن نصر بن قعین بن حرث بن ثعلبة بن ذودان بن اسد بن خزیمه.

جده‏ی هفتم: دخت جحدر بن ضبیعه‏ی اغر ابن قیس بن ثعلبة بن عکابة بن صعب بن علی بن بکر بن وائل بن ربیعة بن نزار (جد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله(.

جده‏ی هشتم: دخت ملک بن قیس بن ثعلبه.

جده‏ی نهم: دخت ذی الرأسین: خشین بن ابی‏عصم بن سمح بن فزاره؛ در «قاموس اللغه«: خشین بن لای، و در «تاج العروس» لای بن عصیم آمده است.

جده‏ی دهم: دخت عمر بن صرمة بن عوف بن سعد بن ذبیان بن بغیض بن ریث بن غطفان.

اینان جده‏های ام‏البنین مادر عباس علیه‏السلام هستند که ابوالفرج اصفهانی در «مقاتل الطالبیین» از ایشان یاد نموده است. تاریخ گواهی می‏دهد که این پدران و دائیان ام‏البنین دلیران عرب در زمان قبل از اسلام بوده و مورخان از آنان، در هنگام نبرد دلیر مردیها نقل می‏کنند، که در عین شجاعت و قهرمان سالاری، بزرگ و پیشوای قوم خود نیز بوده‏اند، آنچنان که سلاطین زمانشان در برابرشان سر تسلیم فرود می‏آوردند. اینان همانان هستند که عقیل به امیرالمؤمنین علیه‏السلام گفت: «در میان عرب از پدرانش شجاعتر و قهرمان‏تر یافت نشود«.

و امیرالمؤمنین علیه‏السلام نیز مقصودش از آن پرس و جو آن بود که زنی برای همسری بیابد که زاده‏ی دلاوران عرب باشد؛ چرا که مسلم است سرشت و خصائص اجداد در فرزند تأثیر یافته و اگر مولود پسر باشد صفات پدر و اجدادش به او منتقل می‏شود، و اگر دختر بود او خود حامل آن ویژگیها به فرزندانش می‏گردد. بر این اساس است که صاحب شریعت اسلام حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله می‏فرمایند:

دائی یکی از دو همسر است (یعنی دائی نیز چون همسر در صفات و اخلاق طفل مؤثر است) پس برای جایگاه نطفه‏ی خود همسری شایسته برگزینید.

در اینجاست که می‏بینیم در وجود شریف ابوالفضل علیه‏السلام دو گونه شجاعت در هم آمیخته است: شجاعت هاشمی و علوی که ارجمندتر و والاتر است و از جانب پدرش سرور اوصیاء به او رسیده، و شجاعت عامری که از جانب مادرش ام‏البنین به او انتقال یافته است.

زیرا که در میان تیره‏ی مادرش جدی پیراسته چون عامر بن مالک بن جعفر بن کلاب – جد ثمامه مادر ام‏البنین – می‏باشد که به سبب قهرمان سالاری و شجاعتش او را «ملاعب الأسنة» یعنی کسی که سر نیزه‏ها را به بازی می‏گیرد، نامیدند. این لقب را حسان، چون دید که یک تنه با شجاعانی که او را احاطه کرده بودند پیکار می‏کند، بدو داد و گفت: «سر نیزه‏ها را با دستش به بازی گرفته است«. از اوس بن حجر نقل شده که درباره‏ی عامر گفته است:

یلاعب أطراف الأسنة عامر

فراح له حظ الکتائب أجمع (5).

عامر سر نیزه‏ها را به بازی می‏گیرد، پس او کارآئی و توان یک لشکر را دارد.

او آن کسی است که برادرزاده‏اش عامر بن طفیل، با علقمة بن علاثه قرار گذاشتند که هر کدام نسب و حسب افتخار آمیزتری داشت و به نفع او حکم شد صد شتر از دیگری بستاند. به این خاطر هر یک، یکی از پسران خود

را نزد مردی از تیره‏ی بنی‏وحید به رهن گذاشتند – و ضمانت و رهن نیز از آن هنگام دائر گردید -. چون عامر در این مورد از عمویش کمک خواست، این دلیر مرد نعلین خود را به او داد و گفت: برای تعیین شرافت خود از این نعلین کمک بگیر، زیرا من با آن چهل «مرباع» را به دست آورده‏ام (6).

مرباع ربع غنائم جنگی بوده است که پس از پیروزی یک طرف بر طرف دیگر، در زمان جاهلیت به رئیس قبیله می‏رسید. (7) این نعلین مخصوص رئیس و پیشوای قوم بود که در ایام نبرد آن را می‏پوشیده، و الا مزیتی نداشته است که برای تعیین افتخار و مباهات به نسب به کار رود.

دیگر از اجداد مادری ابوالفضل علیه‏السلام، عامر بن طفیل بن مالک بن جعفر بن کلاب، برادر عمره: جده‏ی اول ام‏البنین می‏باشد. او گرامی‏ترین مردم در زمان خود و نام‏آورترین شجاعان و دلاوران عرب بود. (8) حتی رسیده است که چون یکی از اعراب نزد قیصر روم می‏رفت به او می‏گفت: تو با عامر بن طفیل چه نسبت داری؟ اگر میان خود و او نسبتی برمی‏شمرد، گرامیش می‏داشت و صله و احسان به او می‏نمود، و الا روی خوش به او نشان نمی‏داد (9).

و نیز از اجداد مادری ام‏البنین، عروة الرحال بن عتبة بن جعفر بن کلاب، پدر کبشه: جده‏ی دوم این بانو می‏باشد. او نزد پادشاهان بسیار در رفت و آمد بود و نزد آنها مقام و منزلت داشت و به این خاطر هم او را «رحال» به معنای جهانگرد نامیده‏اند.

از دیگر نیاکان ام‏البنین، طفیل: فارس قرزل است که پدر عمره: جده‏ی اول این بزرگ بانو می‏باشد. او در شجاعت و قهرمان سالاری زبانزد همگان بوده و با «ملاعب الأسنة«، ربیعه، عبیده، و معاویه – پسران جعفر بن کلاب – برادر بوده است. زمانی آنان بر نعمان بن منذر (امیر یکی از منطقه‏های عربستان) وارد

شدند و با خبر شدند که یکی از یاران و همنشینان امیر موسوم به ربیع بن زیاد عبسی نزد حاکم از ایشان سعایت کرده است. پس صبحگاه که نزد نعمان رفتند، دیدند که ربیع با امیر مشغول غذا خوردن است. لبید کوچکترین فرزند ربیعه (یکی از برادران یاد شده) اشعاری (10) در مدح طائفه و عموهای خویش و ذم ربیع بن زیاد سرود که نعمان و دیگر همنشینانش بر او انکار نورزیدند، و این به لحاظ شرافت و بزرگ منشی غیر قابل انکار آنان بود، و بلکه امیر آن شخص سخن چین را از خود راند و ابیاتی در توبیخ او سرود.


1) عمدة الطالب و در تاریخ الخمیس، ج 2، ص 317 نامشان «وایسی» گفته شده است.

2) در اصابه ج 1، ص 375؛ و معارف ابن‏قتیبه، ص 92 «حرام» با رای بدون نقطه آمده است ولی در تاریخ طبری و تاریخ ابن‏اثیر و تاریخ ابی‏الفداء و غیره «حزام» با زاء ثبت شده است.

3) در عمدة الطالب از او به نام «لیلی» یاد کرده است.

4) در أغانی، ج 15، ص 50 «خالده» آمده است.

5) رساله‏ی ابن‏زیدون در حاشیه‏ی شرح صفدی بر لامیة العجم، ج 1، ص 130.

6) أغانی، ج 15، ص 50. بلوغ الأرب، ج 1، ص 317. رساله‏ی ابن‏زیدون.

7) قاموس اللغة، تاج العروس.

8) أغانی، ج 15، ص 35.

9) سمط اللئالی، ج 2، ص 89. مجمع الامثال، ج 2، ص 23.

10) مؤلف اشعار عربی را آورده که ما از نقل و ترجمه‏ی آنها خودداری کردیم. (مترجم(.