جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اشاره (1)

زمان مطالعه: 3 دقیقه

عباس علیه‏السلام در کنار برادران و پدر در مدینه می‏زیست. هنگامی که پس از فوت عثمان، مردم با حضرت علی علیه‏السلام بیعت کردند و آن حضرت به طور رسمی به خلافت نشست. حضرت عباس علیه‏السلام از همیاران قوی دل و پر تلاش در محضر پدر بود و آن حضرت را در تحقق آرمانهای اسلام و رهبری اسلامی یاری می‏کرد. پس از چند ماه جمعی از همان کسانی که با حضرت علی علیه‏السلام بیعت کرده بودند، به رهبری عایشه، طلحه و زبیر به سوی بصره آمد و آنجا را تصرف کرده و بنای شورش و مخالفت گذاشتند که نامشان به عنوان «ناکثین» (بیعت شکنان) معروف شد. عایشه سوار بر شتر (جمل) مردم را

بر ضد علی علیه‏السلام تحریک می‏کرد. سرانجام جنگ جمل را به وجود آوردند.

حضرت علی علیه‏السلام و یاران از مدینه برای سرکوبی یاغیان طرفدار معاویه بیرون آمده بودند. وقتی که ماجرای شورشیان بصره مطرح شد. سپاه علی علیه‏السلام نخست به طرف بصره حرکت کردند تا پس از سرکوبی مخالفان داخلی، به سوی صفین برای نبرد با سپاه معاویه حرکت نمایند. عباس علیه‏السلام در این هنگام جوان نورس بود. همراه پدر و برادران به سوی بصره حرکت کرد. در بصره مذاکرات برای اصلاح مفید واقع نشد. دشمنان جنگ را شروع کردند، در نتیجه درگیری به اوج شدت خود رسید. سرانجام پیروزی نصیب یاران علی علیه‏السلام گردید. از مخالفان سیزده هزار نفر کشته شدند و از یاران علی علیه‏السلام پنج هزار نفر به شهادت رسیدند. (1).

در این جنگ، سخنی از عباس علیه‏السلام در تاریخ دیده نمی‏شود ولی قطعا او از یاران تلاشگر و فداکار این صحنه بود و چون نوجوانی در حدود ده سال و شاید شانزده ساله بوده، گویی تاریخ او را فراموش نموده است.

پس از جنگ جمل، جنگ بزرگ صفین شروع شد و این جنگ که با معاویه و سپاه او رخ داد، هیجده ماه طول کشید و از شدیدترین جنگهای عصر خلافت حضرت علی علیه‏السلام بود.

حضرت عباس علیه‏السلام همراه برادرانش حسن و حسین علیهماالسلام در این

نبرد، حضور فعال داشتند.

بعضی سن حضرت عباس علیه‏السلام را در این نبرد، هفده سال تعیین کرده‏اند. چنانکه این مطلب در مناقب اخطب خوارزمی، ص 54 آمده است، اگر چنین باشد، باید تولد آن حضرت را قبل از سنه‏ی 26 دانست، زیرا آغاز جنگ صفین در سال 36 رخ داد.

ممکن است گفته شود که اگر به میدان رفتن حضرت عباس علیه‏السلام را در جنگ صفین در سال 37 بدانیم، آن حضرت در آن وقت حدود دوازده سال داشت و نظر به اینکه قد و قامت رشید و بلند داشت. در ظاهر بیست ساله به نظر می‏رسید. (2).

به هر حال دو واقعه‏ی عجیب در رابطه‏ی با شجاعت حضرت عباس علیه‏السلام در جنگ صفین نقل شده که هر کدام نمونه‏ای روشن بر شجاعت و دلاوری‏های ممتاز آن بزرگمرد الهی در این جنگ در دوران نوجوانی می‏باشد. نظر شما را به آن دو حادثه جلب می‏کنیم:


1) تتمة المنتهی ص 9 و 12.

2) خوارزمی در کتاب مناقب می‏نویسد: عباس علیه‏السلام در جنگ صفین مرد کامل و بلند اندام بود، به دلیل اینکه: شخص شجاعی از دشمن به نام «کریب» به میدان جنگ آمد و چند نفر از یاران علی علیه‏السلام را کشت و سپس فریاد زد: «علی علیه‏السلام به میدان آید، من می‏خواهم او را بکشم«. علی علیه‏السلام از اسب پیاده شد و لباس خود را بیرون آورد و در تن عباس علیه‏السلام کرده و لباس عباس علیه‏السلام را پوشید (این کار برای آن بود که دشمن، علی علیه‏السلام را نشناسد) آنگاه به میدان جنگ رفت و با حمله‏ی قهرمانانه با یک ضربت کریب را به خاک هلاکت افکند و سپس به پایگاه خود بازگشت (فرسان الهیجاء، ج 1، ص 194) این حادثه بر دو موضوع دلالت دارد: 1- عباس علیه‏السلام مردی کامل بود که لباس او برای تن علی علیه‏السلام مناسب بود. 2- عباس علیه‏السلام در جنگ صفین حضور داشته و انکار بعضی بی‏مورد است.