جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اسمش را تغییر بده از سید ابراهیم به سید صادق

زمان مطالعه: 2 دقیقه

مؤلف کتاب «أعجب القصص فی کرامات العباس علیه‏السلام» – که پدرش سید صادق آل طعمه جدش سید محمدرضا می‏باشد و صدام او را اعدام نمود – می‏نویسد:

مادربزرگم، کرامتی را چنین نقل کرد: پدرم در سن 6 سالگی چشمش را از دست داده بود. دکترها از معالجه‏اش عاجز مانده بودند، چاره را جز توسل به حضرت ابوالفضل علیه‏السلام ندیدم، برای به دست آوردن بینایی فرزندم متوجه حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس علیه‏السلام شدم و با ایمان و یقین استوار و همتی بالا وارد حرم مطهر شدم و دو رکعت نماز به جا آوردم و با دلی شکسته طرف بالای سر ایستادم و پس از گفت‏وگوی زیادی و سخن از شجاعت و وفاداری و دفاع کردن آن حضرت از مقام امامت و دادن دست‏های خود، به حضرتش عرض کردم: من شما را قسم می‏دهم به چشمانی که در راه خدا دادی؛ چشمان فرزندم را بازگردان.

مادربزرگم می‏گوید: از حرم به منزل برگشتم، پیوسته در غم و غصه به سر می‏بردم، چیزی نگذشت که غم‏ها برطرف شد، زیرا شب در عالم رؤیا حضرت اباالفضل علیه‏السلام را با چهره نورانی و زیبا دیدم. فرمود: ای علویه! بله هم چنان که دست‏هایم را فدای عقیده‏ی شما نمودم؛ چشم فرزند شما را بازمی‏گردانم، اما به یک شرط که اسمش را از سید ابراهیم به سید صادق تغییر بده.

البته اسم او را تا شش سالگی ابراهیم صدا می‏کردند، بعد از شش سالگی اسمش را سید صادق گذاشتند.

آن زمان مادربزرگم از خواب بیدار شد و پدربزرگم را از خواب بیدار کرد و

جریان خواب خود را و آنچه حضرت عباس علیه‏السلام به او گفته بود، برایش نقل کرد. پدربزرگم – یعنی سید محمدرضا آل طعمه – از خواب برخاست و قرآن به دست گرفت و اسم پدرم را از سید ابراهیم به سید صادق تغییر داد و او را به خیر و خوبی بشارت داد و باز خوابیدند.

صبح برخاستند برای ناشتا یک مرتبه مشاهده کردند که فرزندشان از خواب برخاسته و در میان خانه می‏دوید و می‏گفت: حضرت عباس علیه‏السلام پرچمی به دستم داد.

و بدین وسیله چشمانش هم شفا یافته بود. این است قدرت لایزال خداوند عالم و مستجاب شدن دعا به برکت حضرت ابوالفضل العباس قمر بنی‏هاشم علیه‏السلام.