جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ادب حضرت عباس در دوران کودکی

زمان مطالعه: 2 دقیقه

یکی از ارزش‏های والای انسانی و اسلامی، رعایت ادب است، ادب در برابر بزرگان و مقدسات و در همه‏ی موارد زندگی، زینت اخلاق است و از عوامل و ارکان مهم شخصیت معنوی است.

امیرمؤمنان علی علیه‏السلام در ضمن سفارش به فرزندش امام حسن علیه‏السلام در فراگیری ادب، فرمود:

یا بنی! الادب لقاح العقل، و ذکاء القلب و عنوان الفضل؛

پسرم! ادب، بارور شدن عقل و بیداری قلب و سرفصل فضیلت و ارزش است. (1).

نیز فرمود:

من اخر عدم ادبه، لم یقدمه کثافة حسبه؛

کسی که بی‏ادبی، او را عقب انداخت، عظمت مقام حسب و فامیل، او را به جلو نخواهد انداخت. (2).

نیز فرمود:

لا میراث کالادب؛

هیچ ارثی ارزشمندتر از ادب نیست. (3).

بر همین اساس علی علیه‏السلام فرزندانش را به خوبی تربیت کرد، از این رو آنها از با ادب‏ترین افراد جامعه‏ی خود بودند. حضرت عباس علیه‏السلام از همین مکتب درخشان، درس ادب آموخته بود لذا از ویژگی‏های زندگی سراسر درخشان حضرت عباس علیه‏السلام ادب او در همه‏ی دوران‏های سال‏های زندگیش از کودکی تا آخر عمر بود، در این راستا نظر شما را به چند نمونه‏ی زیر جلب می‏کنیم:

1- روایت شده: عباس علیه‏السلام بدون اجازه در کنار امام حسین علیه‏السلام نمی‏نشست، و اگر پس از اجازه می‏نشست، مانند عبد خاضع دو زانو در برابر مولایش می‏نشست. (4).

2- روایت شده در طول 34 سال عمر حضرت عباس علیه‏السلام آن بزرگوار هرگز به برادرش امام حسین علیه‏السلام برادر خطاب نکرد، بلکه با تعبیراتی مانند، سیدی، مولای، یابن رسول الله، آقای من، سرور من، ای پسر رسول خدا؛ آن حضرت را صدا می‏زد، جز در مورد آخرین ساعت عمر، در لحظه‏ی شهادت، صدا زد: «برادر، برادرت را دریاب!«. این تعبیر نیز یک نوع ادب بود، زیرا بیانگر آن بود که برادرت رسم برادری را با بهترین وجه ادا کرد و تو ای برادر اکنون با مهر برادری به من بنگر.

در کتاب مستطرف الاحادیث نقل شده: روزی امام حسین علیه‏السلام در مسجد آب خواست. عباس علیه‏السلام که در آن هنگام کودک بود، بی‏آنکه به کسی بگوید با شتاب از مسجد بیرون آمد. پس از چند لحظه دیدند، ظرفی را پر از آب کرده و با احترام خاصی ظرف آب را به برادرش امام حسین علیه‏السلام تقدیم کرد.

روز دیگری، خوشه‏ی انگوری را به او دادند. او با اینکه کودک بود، با شتاب از خانه بیرون آمد، پرسیدند: کجا می‏روی؟ فرمود: «می‏خواهم این انگور را برای مولایم، حسین علیه‏السلام ببرم» (5).

حضرت علی علیه‏السلام در همان خردسالی عباس علیه‏السلام توجه خاصی به ادب عباس علیه‏السلام داشت. او را به تلاش‏ها و کارهای مهم و سخت مانند کشاورزی، تقویت روح و جسم، تیراندازی و شمشیرزنی و سایر فضایل اخلاقی، تعلیم و عادت داده بود. عباس علیه‏السلام گاهی در کنار پدر مشغول کشاورزی و باغداری در نخلستان‏ها بود و زمانی احادیث و برنامه‏های اسلام را در مسجد به دیگران می‏آموخت و به تهیدستان و بینوایان کمک می‏کرد. او به برادران و خواهرانش احترام شایان می‏نمود و دوش به دوش آنان در بالا بردن سطح فرهنگ مردم می‏کوشید و در یک کلام، بازوی پر توان پدر و چشم نافذ اسلام و مطیع برادرانش حسن و حسین علیه‏السلام بود. سخن علی علیه‏السلام در زبان، و سیمای حسن علیه‏السلام در چهره، و خون حسین علیه‏السلام در رگها داشت.


1) ارشاد القلوب دیلمی، ص 160.

2) غررالحکم، کلمه 513.

3) نهج‏البلاغه، حکمت 51.

4) معالی السبطین، ج 1، ص 443.

5) شخصیت ابوالفضل علیه‏السلام از: عطایی خراسانی، ص 116 و 117.