جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ادب

زمان مطالعه: 2 دقیقه

ایمان و وفا سایه‏ی بالای تو بود

ایثار علی نقش به سیمای تو بود

گر لب نزدی به آب دریا عباس‏

دریای ادب میان لبهای تو بود (1).

جهان هستی، ادبستان است و استاد آن پروردگار متعال. ممتازان این ادبستان، انبیا و امامان معصوم علیهم‏السلام هستند و سر سلسله‏ی آنان، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم است که فرمود:

»ادبنی ربی فاحسن تأدیبی» (2).

خدایم مرا ادب کرد و چه نیکو ادب نمود.

و بدین سان قرآن، «مأدبة الله«؛ یعنی کتاب ادب آفرین (3) نام گرفت تا آدمیان همیشه و همه جا، «حدود هر چیزی را رعایت کرده» (4) و مؤدب باشند.

ابوالفضل علیه‏السلام رادمردی فرزانه بود که در لحظه لحظه‏ی زندگانی خود از کیمیای ادب استفاده‏های ارزشمندی کرد. آن زمان که با پدر بود، همچون عبدی مطیع و گوش به فرمان، سخنان وی را آویزه‏ی هوش خود می‏کرد و دستوراتش را با جان می‏پذیرفت. او در برابر مادر خویش، قامت ادب بود و صمیمیت، مهربانی و تواضع را وظیفه‏ی همیشه‏ی خود می‏دانست.

آن هنگام که امام حسن علیه‏السلام، روشنی افروز امامت شد، تبعیت و پیروی از امام و مقتدا، سرلوحه‏ی کارهای عباس علیه‏السلام بود. و آنگاه که امام حسین علیه‏السلام، زینت آرای امامت شد، ابوالفضل علیه‏السلام با نیک اندیشی و فراست، احساسات پاک خود را با بینشی مقدس درهم آمیخت تا در مسیر ولایت، انسانی کارآمد و پرتوان شود. و آرمان امام خود را دنبال کند. در کنار آن، برای خاندان و اهل بیت اباعبدالله علیه‏السلام خدمتگزاری شایسته و با معرفت محسوب می‏شد. و احترام چشمگیری به خواهر خود، حضرت

زینب علیهاالسلام می‏کرد و کودکان و خردسالان را در ادب بزرگ می‏نمود و همواره با لبی لبریز از لبخند و قلبی مالامال از عشق در خدمت آنان بود.

از هنگام حرکت از مدینه تا زمان ورود به کربلا، چشمان تیزبین و کیاست کم‏نظیر وی، مشکلات و دشواریهای بسیاری را برای زنان و کودکان آسان می‏نمود و روزهای حیات عباس در کربلا او را چون غمخواری شیرین سخن و همرازی مؤدب برای همگان نموده بود.

در برابر امام حسین علیه‏السلام بدون اجازه سخن نمی‏گفت و به هنگام راه رفتن، پیش از او حرکت نمی‏کرد، برترین امر را رضایت امام زمان خویش می‏دانست و بیشترین همت خود را در این راه صرف می‏نمود. آنگاه که راهی میدان نبرد شد نیز اذن امام را طلبید و فریاد دادخواهی و مظلومیت برادر را به گوش همگان رسانید تا اتمام حجتی دیگر برای دشمن باشد.

هنگامه‏ی ظهور برترین ادب و احترام امام حسین علیه‏السلام، هنگام ورود او به شریعه بود. لحظه‏ای که دست در آب فروبرد تا کام تشنه‏ی خود را جرعه‏ای بنوشاند، ناگاه یاد عطش مولای خود نمود و بی‏درنگ آب از دست خود فروریخت و تشنه از شریعه خارج شد (5).


1) سید رضا مؤید خراسانی؛ از آینه‏ی ایثار، ص 63.

2) میزان الحکمه،ج 1، ص 66، حدیث 427.

3) استاد فرزانه؛ حضرت آیت‏الله حسن زاده آملی.

4) فرهنگ بزرگ نوین، ج 1، ص 15.

5) ر. ک: بطل العلقمی، ج 2، ص 446 – 427.