سخنان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و گفتار امیرمؤمنان علیهالسلام،به سان سروش عالم غیب، دگرگونی چشمگیری در اندیشهی عباس علیهالسلام ایجاد میکرد. او از
فرهیختگان بسیاری، واژههای بصیرت بخش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را آموخته بود که آن حضرت فرموده است:
»ای مردم! همانا کسی که خداوند عزوجل را ملاقات کند در حالی که شهادت به یگانگی خدا و یکتایی او بدهد و مخلصانه، هیچ معبود دیگری همراه او نپذیرد، پروردگار او را داخل بهشت میکند… اگر کسی هیچ یک از صفات والا را نداشته باشد، ولی با اخلاص خداوند را بخواند برای او بهشت است«. (1).
او سالهای همراهی با پدر را پر فروغ و تابناک از اخلاص و توحید میدید. از نبرد خندق و دلاوری خداباورانه با عمرو بن عبدود خبر داشت و یکرنگی و صفای سعادت بخش برادران خود در زندگانی را الگوی برتری میدانست.
از این رو بیشترین تلاش خود را در راه کسب اخلاص و نیت پاک به کار میبرد، هماره قلبی سالم از بدیها، اعضایی تسلیم در برابر خداوند داشت و از بلندای وجودش آبشار نیکیها و خیرات ریزان بود. (2).
عصارهی اخلاص و خداباوری در وجود ابوالفضل علیهالسلام نمایان بود. او شاگردی نمونه و فرمان بری مطیع در کلاس خلوص بود و بدانجا رسید که چشمههای حکمت از قلبش جوشیدن گرفت، امامان و حجتهای خداوند زبان به ستایش اخلاص و اعمال او گشودند و او را انسانی وارسته از هواها و
هوسها دانستند؛ کسی که خطاب به نفس خویش فرمان دوری از ترس غیر خدا را داد (3) و در هنگامهی علقمه، خداوند را شاهد اعمال و نیات خود گرفت و حمایت از دین و امام خود را سرلوحهی کارهای خود دانست (4).
چنین بود که امام صادق علیهالسلام صحیفهای روشنی بخش دربارهی این ویژگی عموی خود گشوده و میفرماید:
»من شهادت میدهم و خدا را گواه میگیرم که تو راه جنگاوران و شهیدان بدر را پیمودی… و خداوند یادت را در ملأ اعلی بلند ساخت«. (5).
1) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 76، ص 360.
2) ر. ک: میزان الحکمه (صفات مؤمنان(، ج 12، ص 83 تا 90.
3) یا نفس لاتخشی من الکفارو ابشری برحمة الجبارمع النبی المصطفی المختارقد قطعوا ببغیهم یساریفاصلهم یا رب حر النار (نفس المهموم، ص 335(.
4) والله ان قطعتموا یمینیانی احامی ابدا عن دینو عن امام صادق الیقیننجل النبی الطاهر الامین(نفس المهموم، ص 335(.
5) مولد العباس بن علی علیهالسلام، ص 98؛ سردار کربلا، ص 239،232.